ارزیابی زیست‌پذیری فرهنگی کلان‌شهر اصفهان

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد اقتصاد فرهنگ و هنر، گروه اقتصاد و کار آفرینی، دانشکده پژوهش‌های عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.

2 استادیار، گروه اقتصاد و کارآفرینی، دانشکده پژوهش‌های عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.

چکیده

امروزه بسیاری از اقتصادهای درحال توسعه و توسعه‌یافتۀ جهان، درصدد بهره‌بردن از منابع فرهنگی خود در شهرها هستند تا به سوی پیشرفت اقتصادی بیشتر گام بردارند. این امر علاوه بر منابع، نیازمند برنامه‌ریزی تخصصی است؛ بنابراین، نیاز به وجود معیاری احساس می‌شود که نشان‌‌دهندۀ کارایی شهر برای بهره‌گیری از فضاها و منابع فرهنگی و ارزیابی توسعۀ فرهنگی باشد. یکی از جامع‌ترین معیارهای ارزیابی، معیار زیست‌پذیری فرهنگی است که از سه شاخص فرصت‌ مشارکت فرهنگی، مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ و 54 زیرشاخص تشکیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی زیست‌پذیری فرهنگی و روند رشد آن طی دورۀ مطالعه‌‌شده در کلان‌شهر اصفهان است؛ ازاین‌رو، پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است. داده‌های لازم برای برآورد این معیار از سالنامه‌های آماری و مراجعه به سازمان‌های مربوطه به دست آمده‌اند. داده‌ها به‌ازای هر 10000 نفر جمعیت، محاسبه و سپس استانداردسازی شده‌اند. در گام بعدی با استفاده از میانگین سادۀ زیرشاخص‌ها، هر یک از سه شاخص، محاسبه و با بهره‌گیری از میانگین شاخص‌ها، زیست‌پذیری فرهنگی اصفهان طی سال‌های 1392 تا 1395 برآورد شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهند معیار زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان طی دورۀ پژوهش با افزایش رو‌به‌رو بوده و توانسته است از مقدار 832/0 - در سال 1392 به مقدار 502/0 در سال 1395 برسد؛ اما شاخص فرصت مشارکت فرهنگی برخلاف دو شاخص مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ با کاهش مواجه شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Evaluating Cultural Vitality for Isfahan Metropolitan City

نویسندگان [English]

  • Shideh Yusef Taleshi 1
  • Homa Moazen Jamshidi 2
1 MA Degree in Economics of Art and Culture, Department of Economics and Entrepreneurship, Faculty of Research Excellence in Arts and Entrepreneurship, Art University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Assistant Professor, Department of Art Economics and Entrepreneurship, Faculty of Research Excellence in Arts and Entrepreneurship, Art University of Isfahan, Isfahan, Iran
چکیده [English]

These days the importance of art and culture as a necessary capital for growth and development has been highly recognized and the need for the economy to find new areas of investment for generating income, creating jobs and etc. has made many developing and developed countries to strive to make full use of their resources available for reaching sustainable development. Regarding this, by investing on their cultural resources, different countries try to promote the economic, social and political development. On the path to national development, addressing cities and taking advantage of the cities opportunities to achieve urban development is a critical need. Optimal utilization of cultural resources to develop cities requires careful planning. Cultural planning, as the interconnected chapter of the three disciplines of cultural economics, urban economics and urban planning, is considered to be a required tool for utilizing cultural resources for development. In order to design an optimal development plan we need to have a complete and exact understanding of the current situation. Regarding this, evaluating our performance in utilizing the cultural resources is the first step for any cultural development plan. Among the many existing criteria for cultural development trends of regions, cultural vitality is the most comprehensive one, which uses a combination of three indicators including:1) the presence of opportunities for cultural participation; 2) cultural participation; and 3) support for culture, and 54 variables to reflect the situation of a community in the production, dissemination and support for art and culture as basis of cultural capital as well as cultural, economic, and social development. The present study aims to determine cultural vitality in the metropolitan city of Isfahan. The study, the study is a practical and a descriptive-analytical research in terms of the purpose and method. The required data for evaluating cultural vitality and its three indicators were directly obtained from the relevant organizations and statistical calendars. In line with the goal of this investigation, the data were standardized using statistical procedures including averages and standard deviation in order to obtain the same unit of different variables and data and prevent data bias. Finally, using simple average of the variables, the main sub-indicators were calculated and using the average of the main three sub-indicators, cultural vitality was measured through the years 1392-1395 (March 21, 2013 - March 21, 2016). According to the obtained results cultural vitality, as a whole, has been increased in Isfahan during this period with a change from -0.832 in 1392 to 0.502 in 1395. However, regarding the "Presence of Opportunities for Cultural Participation" indicator, Isfahan has experienced a decline.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cultural Vitality
  • Presence of Opportunities for Cultural Participation
  • Cultural Participation
  • Cultural support

بیان مسئله


در سال‌های گذشته موضوعاتی مانند اقتصاد خلاق، شهر خلاق و زیست‌پذیری فرهنگی به مباحث مهمی در مطالعات فرهنگی در حوزۀ توسعۀ شهری و توسعۀ اقتصادی تبدیل شده است (Voicu & Dragomir, (2016, p. 6. از دلایل این تحول، ارائۀ مفهوم «ماهیت عملکرد شهرها و جوامع» بود که ریچارد فلوریدا مطرح کرد. فلوریدا با گذار از اقتصاد مبتنی بر فعالیت‌های فیزیکی، سازمان‌ها و صنایع بزرگ، به اقتصاد مبتنی بر فعالیت های فکری و خلاقیت انسان پرداخت(Voicu (& Dragomir, 2016, p. 7. همچنین فلوریدا نظریۀ شهر خلاق را ارائه داد که در آن دربارۀ نوع جدیدی از شهرها صحبت می‌کند که بر پایۀ اقتصاد خلاق است و رشد اقتصادی شهر را براساس سه اصل استعداد[1]، تکنولوژی[2] و بردباری[3] استوار می‌داند (Florida, (2003, p. 9. براساس نظریۀ شهر خلاق، فرهنگ و هنر می‌تواند یکی از منابع مهم استعداد شهری برای تأثیرگذاری بر عملکرد اقتصادی شهرها در نظر گرفته شود و با بهره‌گیری از این استعداد به ایجاد توسعه منتهی شود. (Lee, 2014, p. 8).

با توجه به اینکه فرهنگ و هنر در دنیای امروز سرمایه‌ای برای رشد و توسعۀ بسیاری از کشور‌های جهان به حساب می‌آید و با توجه به تعدد کاربردهای آن، کشورها با سرمایه‌گذاری روی این منابع سعی در توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود دارند، نیاز اقتصاد به زمینه‌های جدید برای سرمایه‌گذاری و بهره‌گیری از آن برای کسب درآمد، ایجاد اشتغال‌ و ... در دنیای امروز مشهود است. بدین ترتیب بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه‌یافتۀ جهان در تلاش‌اند تا با استفادۀ همه‌جانبه از منابع دردسترس به پیشرفت هر چه بیشتر اقتصادی و توسعۀ پایدار دست یابند. کشور ایران هم از این مسئله مستثنی نبوده و مسئلۀ توسعه در ابعاد مختلف آن همواره دغدغه پژوهشگران، سیاست‌گذاران و مسئولان بوده و هست؛ بنابراین، فرهنگ تبدیل به زمینه‌ای با کاربردهای متعدد شده است که باید سیاست‌گذاران یا دولت‌های محلی، آن را مدنظر قرار دهند و در پروژه‌های توسعۀ شهری به کار گیرند. به عبارت دیگر، نیاز به ادغام فرهنگ با استراتژی‌های دولت‌ها و مقامات محلی و در برنامه‌ریزی شهری بیش از پیش احساس می‌شود (Stanborough , 2011, p. 97).

ضرورت ایجاد توسعۀ شهری با استفاده از منابع فرهنگی برای پیشبرد اهداف و قرارگرفتن در مسیر توسعۀ ملی، نیاز به وجود معیاری برای ارزیابی کارایی شهرها برای بهره‌برداری از منابع فرهنگی را نمایان می‌سازد؛ زیرا شناخت وضعیت موجود جامعه در استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی موجود به‌منزلۀ زمینه‌ساز توسعه، مسیر حرکت به وضع مطلوب را هموارتر می‌سازد. معیارهای زیادی برای ارزیابی روند توسعۀ فرهنگی شهرها وجود دارد؛ اما معیار زیست‌پذیری فرهنگی به‌منزلۀ روشی جامع از روش‌های جدید ارزیابی، به‌طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است (Lee, 2014, p. 12).

بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که زیست‌پذیری فرهنگی بر نقش فرهنگ در اقتصاد و توسعۀ شهری تأکید دارد (Voicu & Dragomir, (2016, p. 7 و با استفاده از این معیار حتی می‌توان پتانسیل‌های ناشناختۀ شهری که دچار رکود شده‌اند را شناسایی کرد و تصویر جدیدی از آن ارائه داد (Voicu (& Dragomir, 2016, p. 9. درواقع زیست‌پذیری فرهنگی بیان‌کنندۀ وضعیت جامعۀ بررسی‌شده در تولید، انتشار و حمایت از فرهنگ و هنر به‌منزلۀ بستر شکل‌گیری سرمایۀ فرهنگی و توسعۀ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. استفاده از شاخص‌های فرصت‌ مشارکت فرهنگی، مشارکت فرهنگی، حمایت از فرهنگ که هر کدام شامل تعداد زیادی زیرشاخص‌اند باعث شده است زیست‌پذیری فرهنگی تصویری کاملاً دقیق و جزئی از امکان شکل‌گیری، رشد و بهره‌برداری از منابع فرهنگی ارائه دهد و توان منطقۀ مطالعه‌شده را در بهره‌گیری از پتانسیل‌های فرهنگی موجود بسنجد (Jackson M, 2006, p.9).

زیست‌پذیری فرهنگی با استفاده از سنجش میزان بهره‌برداری از منابع فرهنگی کمک شایانی به بهره‌برداری مناسب و به اندازه از این منابع می‌کند. همچنین بهره‌برداری بهینه از منابع فرهنگی برای رشد و توسعۀ اقتصادی شهر گامی مهم برای توسعۀ پایدار اقتصادی یک کشور تلقی می‌شود. نبود اطلاعات فرهنگی جامع و بسنده‌کردن به چند شاخص محدود، آن هم به‌صورت ارقام کلی، نشان‌دهندۀ کارانبودن نهادهای مرتبط به‌خصوص در سیستم اطلاعاتیشان در کشور است؛ درحالی‌که وجود اطلاعات گستردۀ تفکیک‌شده در معیار زیست‌پذیری، دید جامعی نسبت به وضعیت فرهنگ و هنر ارائه می‌دهد. این موضوع کمک بسیاری به واحدهای سیاست‌گذار و تصمیم‌گیرنده در حوزۀ فرهنگ و حتی سایر حوزه‌ها می‌کند. با شناخت فرصت‌های مشارکت فرهنگی، میزان مشارکت فرهنگی و میزان حمایت از فرهنگ، می‌توان با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق، فرصت‌های مشارکت را بالفعل کرد و در راستای توسعۀ امور فرهنگی گام برداشت. در پژوهش حاضر، با تعیین میزان زیست‌پذیری فرهنگی کلان‌شهر اصفهان، تصویر روشنی از شاخص‌های فرهنگی کلان‌شهر ارائه می‌شود که این معیار برای تعیین میزان رشد فعالیت‌های فرهنگی، تعیین میزان انتفاع مردم از فعالیت‌های فرهنگی و ...، همچنین بهره‌گیری از منابع فرهنگی برای توسعۀ کلان‌شهر اهمیت می‌یابد.

در این پژوهش از هر سه شاخص فرصت‌ مشارکت فرهنگی، مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ برای ارزیابی زیست‌پذیری فرهنگی با توجه به برخی زیرشاخص‌هایی استفاده شده است که داده‌های آنها برای اصفهان دردسترس‌اند. با بهره‌گیری از مقادیر به‌دست‌آمده در هر سال، سیر تحولات معیار زیست‌پذیری فرهنگی اصفهان و به‌کارگیری از منابع فرهنگی برای ایجاد فضای باکیفیت برای زندگی شهروندان و رشد و توسعۀ اقتصادی این شهر در سال‌های 1392- 1395 بررسی شده است. همچنین به این پرسش پاسخ داده می‌شود که بررسی وضعیت کلان‌شهر اصفهان ازنظر میزان زیست‌پذیری فرهنگی و هر یک از سه شاخص‌ آن چگونه است.

 

پیشینۀ پژوهش.

نخستین بار ماتاراسو (1999) زیست‌پذیری فرهنگی را در مطالعه‌ای با نام «به سوی شاخص فرهنگ محلی: اندازه‌گیری زیست‌پذیری فرهنگی جوامع» مطرح کرد. او زیست‌پذیری فرهنگی را به سه شاخص عمدۀ نهادی، تولیدی و پیامدی تقسیم کرد که هر کدام زیرشاخص‌هایی داشتند. در این مطالعه، ماتاراسو از مؤسسات، زیرساخت‌ها، سرمایه‌گذاری، دسترسی و توزیع برای تخمین شاخص نهادی و از فعالیت و مشارکت، آموزش و تحصیلات، فعالیت‌های خلاق تبلیغاتی برای تعیین شاخص تولیدی و درنهایت، از توسعۀ فردی و توسعۀ جامعه برای تعیین شاخص پیامدی استفاده کرد. بعد از این، مطالعۀ جکسون و همکاران (2006) در گزارش «زیست‌پذیری فرهنگی جوامع» شاخص‌های فرصت مشارکت فرهنگی، مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ را سه شاخص عمدۀ زیست‌پذیری فرهنگی معرفی کردند. شاخص فرصت مشارکت فرهنگی زیرشاخص‌های:
1) سازمان‌های غیرانتفاعی، عمومی و تجاری مرتبط با هنر؛ 2) مراکز خرده‌فروشی هنر؛ 3) سالن‌های غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری؛ 4) جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها؛ 5) خروجی رسانه‌های متمرکز بر هنر؛
6) مدارس هنر را در بر می‌گیرد. زیرشاخص‌های: 1)هنرمندان؛ 2) انجمن‌های هنری؛ 3) تحصیلات هنری؛ 4) برنامه‌های هنری بعد از مدارس؛ 5) مشارکت مخاطبان؛ 6) خرید کالاهای هنری یا مواد اولیه برای ساخت کالاهای هنری؛ 7) گفتمان دربارۀ فرهنگ و هنر در رسانه، زیرمجموعۀ شاخص مشارکت فرهنگی است. درنهایت حمایت از فرهنگ به زیرشاخص‌های: 1) هزینه‌های عمومی برای حمایت از هنر در همۀ بخش‌ها (غیرانتفاعی، عمومی و تجاری)؛ 2) هزینه‌های بنیادی برای حمایت از هنر (غیرانتفاعی، عمومی و تجاری)؛ 3) داوطلب‌شدن و واگذاری هنر به بخش خصوصی؛ 4) حضور هنرمندان؛ 5) ادغام فرهنگ و هنر با سایر بخش‌های سیاست‌گذاری و تخصیص بهینۀ منابع فرهنگی تقسیم شد. پس از آن اسمیت[4] (2010) و لی[5] (2014) نیز از شاخص‌های جکسون و همکارانش در گزارش مذکور برای انجام مطالعات خود استفاده کردند. درنهایت ویسو و دراگومیر (2016) در گزارشی دیگر با نام «زیست‌پذیری فرهنگی شهرهای رومانی» شاخص‌های جدیدی از معیار زیست‌پذیری فرهنگی مطرح کردند. آنها پنج شاخص: زیرساخت‌های فرهنگی، مشارکت فرهنگی، بودجه تخصیص‌یافته به بخش فرهنگ، منابع انسانی متخصص و صنایع خلاق را شاخص‌های اصلی در نظر گرفتند و برای هر یک نیز زیرشاخص ارائه دادند؛ البته شاخص‌های ارائه‌شده در این مطالعه صرفاً به لحاظ دسته‌بندی با شاخص‌ها با مطالعات پیشین تفاوت دارند

با توجه به اینکه زیست‌پذیری فرهنگی مقولۀ جدیدی است که از عمر آن نزدیک به بیست سال می‌گذرد، مطالعات زیادی در این زمینه انجام نشده و تا‌ کنون در داخل کشور نیز مطالعه‌ای درخور در باب زیست‌پذیری فرهنگی انجام نشده است و تنها در مقالۀ ایزدی و محمدی (1394) با نام «شناسایی و ارزیابی شاخص‌های کیفیت فضای فرهنگی اجتماعی مطالعۀ موردی: کلان‌شهر اصفهان» به این موضوع پرداخته شد؛ مبنی بر اینکه فضاهای فرهنگی اجتماعی در تعاملات اجتماعی و ارتقای فرهنگ شهروندی نقش مؤثری داشته و ازجمله راهکارهای دستیابی به توسعه فرهنگی، توجه به کیفیت فضاهای فرهنگی اجتماعی است.

 

مبانی نظری پژوهش.

توسعۀ فرهنگی در تعامل با توسعۀ اقتصادی.

توسعه فرایندی است که به افزایش پیوسته و مداوم رفاه در جامعه منجر می‌شود (روزبهان، 1394: 215). همچنین پدیده‌ای چندبعدی و دربرگیرندۀ توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری، سیاسی و ... است که توسعۀ یکی از ابعاد بر دیگری اثر می‌گذارد و محدودیت هر یک، باعث ایجاد محدودیت در دیگری می‌شود (یوسفی، 1395: 15).

توسعۀ اقتصادی به معنای افزایش در تولید کالا و خدمات یک اقتصاد در یک دورۀ زمانی است که این توسعه با افزایش اشتغال و ارتقای استاندارد زندگی همراه می‌شود (گینزبرگ و تراسبی، 1392: 531). همچنین تحولی آگاهانه و اختیاری است که به یک‌باره اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه نیاز به مداخله دولت و برنامه‌ریزی دارد (یوسفی، 1395: 27). نیز فرایندی پیچیده‌ و سیستماتیک است؛ زیرا اقتصاد مدرن، بسیاری از افراد، شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی و خصوصی را به هم پیوند می‌دهد (Van den Berg, 2016, p. 7).

امروزه فرهنگ، کالایی است که با تمام جنبه‌های زندگی سروکار پیدا می‌کند. زندگی شهری با توسعۀ شهرنشینی به یک رهیافت فرهنگی نیاز دارد که این رهیافت همان توسعۀ فرهنگی است تا نقش دولت و مردم و نهادهای میانجی را سامان دهد. با پیونددادن فرهنگ و دیگر جنبه‌های زندگی اقتصادی و اجتماعی، برنامه‌ریزی فرهنگی در ایجاد فرصت‌های توسعه برای کل جامعه محلی مفید است (Bennett, 2001, p. (125.

 درحالی‌که امروزه توسعۀ اقتصادی جایگاه ویژۀ خود را پیدا کرده، تا کنون به توسعۀ فرهنگی آنچنان شایسته توجه نشده است؛ درحالی‌که تمرکز اصلی توسعۀ فرهنگی به‌منزلۀ ابزاری برای دولت در راستای فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی است و هدف اصلی آن، افزایش مصرف محصولات هنری و تولید هنر در یک مدل صنعتی است (Hawkes, 2001, p. 22). فرهنگ، کالایی در حال تغییر و دگرگونی و در تعامل با انسان و محیط است؛ بدین سبب سطح زندگی، تکنولوژی، درآمد سرانه و ... بر کیفیت آن اثرگذار است؛ درنتیجه، توسعۀ فرهنگی صرفاً امری در جهت توسعۀ اقتصادی محض نیست؛ بلکه توسعه‌ای تام و مستلزم دگرگونی و نو شدن است که فرهنگ یک شهر یا جامعه را تغییر می‌دهد (لطیفی، 1382: 143).

 

تأثیر فرهنگ و هنر بر توسعه شهری.

توسعۀ شهری بخشی از سیاست‌های توسعۀ ملی برای دستیابی به رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی است و به همین دلیل، باید سیاست‌‌های لازم برای بهبود کیفیت زندگی شهری، رفاه اجتماعی، رضایت شهروندان و ... در راستای رسیدن به وضعیتی پایدار در شهرها اجرا شوند (Larijani, 2016, p. 12).

فرهنگ و هنر به‌صورت اثرات مخارج کوتاه‌مدت و اثرات رشد بلندمدت بر توسعۀ شهری تاثیر می‌گذارد. اثر مخارج کوتاه‌مدت، توانایی جذب بازدیدکننده در زمینۀ فرهنگ و مخارجی را در بر می‌گیرد که در راستای خرید کالاها و خدمات مرتبط نظیر غذا، نوشیدنی، محل اقامت و ... است. اثرات رشد بلندمدت به دو قسمت اثر فرهنگ بر خلاقیت و انتخاب مکان تقسیم می‌شود. اثر فرهنگ و هنر بر خلاقیت، منبع الهام‌بخش برای فرآیندهای خلاق و اقداماتی است که به تغییر و نوآوری منجر می‌شود. اثر فرهنگ بر انتخاب مکان باعث جذب مردم به‌منزلۀ فاکتوری برای زندگی بهتر و همچنین شرکت‌ها اعم از بزرگ و کوچک برای جذب افراد خلاق و پس‌انداز حقوق و دستمزدشان می‌شود. درواقع فعالیت‌های فرهنگی و هنری در یک منطقه به‌صورت غیرمستقیم و ازطریق خلاقیت در بخش هنر که به سایر فعالیت‌های اقتصادی گسترش می‌یابد، به توسعۀ صنعتی نوآورانه منجر می‌شود و انگیزه‌های منتج از هنر برای فعالان حوزۀ کسب‌وکار و درنتیجه، رشد اقتصادی امری مهم تلقی می‌شود (گینزبرگ و تراسبی، 1392: 534-554).

توسعۀ شهری به معنای گسترش نهادهای اقتصادی و اجتماعی شهر در راستای بالفعل‌کردن توانایی‌ها و استعدادهای بالقوه شهر و شهروندان است. امروزه شهرها به دنبال به‌کارگیری فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی مانند ساخت موزه‌ها، سالن‌های کنسرت، مراکز هنری، گالری‌ها و ... به‌منزلۀ بخشی از استراتژی‌های توسعۀ شهری و احیای آن‌اند(Grodach (& Loukaitou‐Sideris, 2007, p. 2. شهرها در سراسر جهان در حال ساخت و برندسازی زندگی فرهنگی شهری به‌عنوان راهی به سوی توسعۀ اقتصادهای محلی و بازسازی مراکز شهری‌اند (Rosenstein, 2011, p. 12). برای اینکه شهر به‌درستی از هر یک از ویژگی‌های فرهنگ استفاده و تصمیمات درستی اتخاذ کند، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق شهری است تا از توسعۀ فرهنگی به توسعۀ شهری دست یابد.

 

ارتباط برنامه‌ریزی فرهنگی با برنامه‌ریزی شهری.

«برنامه‌ریزی، فرایند تصمیم‌گیری آگاهانه و ارادی یا یک تلاش نظام‌یافته برای رسیدن به هدف یا اهداف خاصی است (روزبهان، 1394: 222)». برنامه‌ریزی مستلزم مراحل تهیه، اجرا و ارزیابی است و برای اینکه برنامه‌ریزی صورت‌گرفته در جهت توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موفقیت‌آمیز عمل کند، باید مشارکت سیاست‌گذاران، شهروندان، دولت و سایر نهادها را به همراه داشته باشد (عاقلی کهنه‌شهری، 1381: 10).

مفاهیم برنامه‌ریزی فرهنگی، برنامه‌نویسی فرهنگی و برنامه‌ریزی شهری طی دو دهه گذشته با هدف حیات‌بخشی به شهرها، نواحی صنعتی و اسکله‌ها در راستای تشویق توسعۀ شهرهای خلاق، احیای فرهنگی و جذب طبقۀ خلاق ظهور پیدا کرده‌اند (گینزبرگ و تراسبی، 1392: 554). وظیفۀ برنامه‌ریزان شهری سازگارکردن تفکرات خود با برنامه‌های فرهنگی است (Smith, 2010, p. 31).

برنامه‌ریزی فرهنگی فرایند توجه به پیامد‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، زیست‌محیطی، سیاسی و نمادین منابع فرهنگی شهر است (Comedia, (1991, p. 78.در تعریفی دیگر از استیونسون[6] برنامه‌ریزی فرهنگی رویکردی استراتژیک در بازسازی تصویر شهر و توسعۀ صنایع فرهنگی است که به طرق مختلف ایجاد حوزه‌های فرهنگی، پرورش فعالیت‌های خلاقانه و بازنگری در ارزش‌های عمومی و هویت مدنی را شامل می‌شود (Stevenson, 2004, p. 119). لاندری[7] معتقد است برنامه‌ریزی فرهنگی باید استفادۀ استراتژیک و جامع از منابع فرهنگی در راستای توسعۀ شهری و اجتماعی باشد (Landry, 2005, p. 7). یک برنامۀ فرهنگی دید کلی از ظرفیت‌های فرهنگی شهر به ما می‌دهد، نیازهای شهر و جامعه را ارزیابی می‌کند، نقشه راهی برای آیندۀ توسعۀ فرهنگی با هدف بهبود زندگی شهروندان ارائه می‌دهد و باعث ایجاد شهری شاخص برای گردشگران و کسب‌وکارها و تشویق توسعۀ اقتصادی می‌شود (Smith, 2010, p. 30).

هر برنامه‌ریزی نیازمند شناخت وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب است. در این راستا باید از شاخص‌هایی استفاده کرد که ارزیابی یک برنامۀ فرهنگی را به عهده دارند. یکی از شاخص‌های استفاده‌شده در ارزیابی برنامه‌های فرهنگی، شاخص زیست‌پذیری فرهنگی است. این شاخص از معیارهای کمّی ساده تشکیل می‌شود که شهرها با استفاده از آن، محیط فرهنگی[8] خود را ارزیابی می‌کنند. ارزیابی محیط فرهنگی یک شهر، هدف ضمنی و آشکار بسیاری از برنامه‌های فرهنگی است؛ ازاین‌رو این معیار یک انتخاب منطقی برای ارزیابی تجربی میزان موفقیت یک برنامۀ فرهنگی محسوب می‌شود (Smith, 2010, p. 8)

 

زیست‌پذیری فرهنگی، معیاری برای ارزیابی برنامه‌ریزی فرهنگی.

کمپین ملی هنر و بنیاد توسعۀ جوامع، در مارس 1998 کنفرانسی با نام «جوامع خلاق» در لندن برگزار کرد که به دنبال بررسی و بیان اهمیت هنر در توسعۀ جوامع بود. برگزاری این کنفرانس با رشد اهمیت این منطقه از منظر دولت مرکزی و دولت‌های محلی و همچنین بخش هنر همراه شد. درنهایت گروهی متشکل از نهادهای مرکز جوامع خلاق، کمپین ملی هنر و شبکه‌های داوطلبانۀ هنر برای پیشبرد این موضوع تشکیل شد. در طی کنفرانس به این نتیجه رسیدند که هیچ معیار مناسبی برای خدمات فرهنگی وجود ندارد و این مسئله، ضعفی اساسی است؛ درحالی‌که یک شاخص برای خدمات فرهنگی محلی، به آگاهی مردم نسبت به سطح خدماتی که باید داشته باشند و دارند و مقایسۀ شهرشان با سایر شهرها و مناطق، کمک می‌کند (Mataraso, 1999, p. 4). ماتاراسو[9] نخستین فردی بود که بعد از این کنفرانس در مقاله‌ای با نام «به سوی شاخص فرهنگ محلی، ارزیابی زیست‌پذیری فرهنگی جوامع[10]» در سال 1999 به این موضوع پرداخت و این مطالعه نخستین تلاش در جهت توسعۀ شاخص فرهنگ محلی بود.

تعریف زیست‌پذیری فرهنگی: حکومت‌ها نیازمند درک درستی از نقش فرهنگ در جامعه‌اند و اگر به‌درستی به این درک برسند، کمک به شکوفایی بسیاری از توانایی‌ها اعم از خلاقیت، استقلال، مشارکت و ... در جوامع خواهند کرد. برای کمک به دولت در رسیدن به درکی درست از نقش فرهنگ، معیارهای بسیاری وجود دارد و یکی از جامع‌ترین آنها معیار زیست‌پذیری فرهنگی است که به‌منزلۀ جزء جدایی‌ناپذیر جامعه‌ای سالم و پایدار درنتیجۀ عدالت اجتماعی، مسئولیت‌پذیری محیطی و زیست‌پذیری اقتصادی[11] است(Jackson, Kabwasa, & Herranz, (2006, p. 13. طبق تعریف «پروژه شاخص‌های فرهنگ وهنر» ([12]ACIP)، زیست‌پذیری فرهنگی بیان‌کنندۀ ایجاد، انتشار، تأیید و حمایت از هنر و فرهنگ به‌منزلۀ بعدی از زندگی روزمره در جوامع است و با استفاده از سه شاخص وجود فرصت‌های مشارکت فرهنگی، مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ سنجیده می‌شود(Jackson, Kabwasa, & (Herranz, 2006, p. 13.زیست‌پذیری فرهنگی دامنۀ وسیع ذی‌نفعان هنری از هنرمندان گرفته تا کارشناسان و سرمایه‌گذاران هنری و ... را شامل و همچنین باعث ایجاد منابع هنری جدید در حوزه‌های آموزش، توسعۀ اجتماعی و ... و کاهش آسیب‌پذیری سیاسی می‌شود و راه را برای ترویج موضوعات جدید هموار می‌کند(Jackson, Kabwasa, & Herranz, 2006, p. 14) و قلب تپندۀ توسعۀ جوامع است .(Hawkes, 2001, p. 31).

فرصت مشارکت فرهنگی: این شاخص مجموعه‌ای از سازمان‌ها و نهادهای عمومی، غیرانتفاعی، تجاری و غیر‌رسمی همچون موزه‌ها، سالن‌های تئاتر و کنسرت، پارک‌ها،کتابخانه‌ها، رویدادها و بازارهای هنری است که باعث خلق فرصت تعاملات فرهنگی برای ایجاد زنجیرۀ مشارکت فعال در زمینۀ مصرف و فعالیت هنری مبتدی و حرفه‌ای می‌شود. شاخص فرصت مشارکت فرهنگی دارای زیرشاخص‌هایی اعم از تعداد سازمان‌های غیرانتفاعی، عمومی[13] و تجاری هنر، خرده‌فروشی‌ها، مراکز غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی هنری، جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها، هنرستان‌ها و رسانه‌های هنری است (Jackson, (Kabwasa, & Herranz, 2006, pp. 14-15.

مشارکت فرهنگی: هر نوع فعالیت در زمینۀ فرهنگ و هنر اعم از نام‌نویسی در هنرستان‌ها و دانشگاههای هنر، شرکت در کلاس‌های هنری، خرید و مشاهدۀ محصولات هنری، جمع‌آوری مجموعه‌های هنری، گفتگو دربارۀ فعالیت‌های فرهنگی و هنری در رسانه‌ها را مشارکت فرهنگی می‌نامند. این شاخص نیز شامل زیرشاخص‌های خلق هنر، جوامع و انجمن‌های خلق هنر، آموزش هنر، برنامه‌های پس از مدارس هنر، مشارکت مخاطبان، خرید کالاهای هنری، گفتمان دربارۀ هنر و فرهنگ در رسانه است (Jackson, (Kabwasa, & Herranz, 2006, pp. 17-18.

حمایت از فرهنگ: شاخص حمایت از فرهنگ، مخارج عمومی و بشردوستانه[14] در راستای حمایت از فرهنگ و هنر در بخش‌های تجاری و غیرانتفاعی، حمایت‌های غیرمستقیم[15] و داوطلبانه از فرهنگ و هنر است. همچنین استفاده از فرهنگ و هنر در بخش‌های سیاست‌گذاری مانند سیستم‌های سنجش کیفیت زندگی یا برنامه‌های عمومی شهری، مسکن و توسعۀ اقتصادی نیز جزو این شاخص است. یکی دیگر از عوامل مهم و تأثیرگذار در بخش حمایت، قراردادن سیاست‌های عمومی[16] دربارۀ فرهنگ و هنر به‌عنوان اولویت اجتماعی است؛ مانند تعلیم آموزش‌های هنری در مدارس دولتی، ایجاد مناطق هنری و سایر موارد. شاخص حمایت از فرهنگ دارای زیرشاخص‌های مخارج عمومی برای حمایت از هنر در همۀ بخش‌ها (غیرانتفاعی، عمومی و تجاری)، مخارج بنیادی[17] در حمایت از هنر (غیرانتفاعی، عمومی و تجاری)، کمک‌های داوطلبانه و کمک‌های بخش خصوصی به هنر، حضور هنرمندان، به‌کارگیری فرهنگ و هنر در سایر بخش‌های سیاسی است (Jackson, Kabwasa, & (Herranz, 2006, pp. 18-19.

 

روش تحقیق.

با توجه به اینکه این مطالعه به دنبال شناخت و توصیف وضعیت موجود زیست‌پذیری فرهنگی در کلان‌شهر اصفهان است، ازجمله تحقیقات توصیفی‌تحلیلی محسوب می‌شود. همچنین نتایج پژوهش، کاربردی است؛ از این نظر که مبنای شناخت بهتر از وضعیت فرهنگی و معیار سنجش میزان بهره‌مندی از منابع فرهنگی در اصفهان است و به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در این حوزه کمک می‌کند. منطقۀ آماری پژوهش، کلان‌شهر اصفهان را در طول سال‌های 1392-1395 در بر می‌گیرد. دلیل انتخاب این بازه محدودیت‌ آماری است؛ زیرا داده‌های سال‌های قبل از 1392، ناقص و سالنامه‌های سال‌های 1395 به بعد نیز در دورۀ نگارش پژوهش به چاپ نرسید. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش اسنادی است. اطلاعات و داده‌های مورد نیاز این پژوهش جزو داده‌های سازمانی محسوب می‌شوند که با مراجعۀ حضوری یا اینترنت دردسترس‌اند. همچنین بخشی از آمار لازم برای محاسبۀ معیار زیست‌پذیری فرهنگی از سالنامه‌های آماری فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد کشور، سالنامه‌های آماری شهرداری مرکزی، سالنامۀ آماری کل کشور و سالنامۀ آمار استانی اصفهان تهیه شده است؛ مابقی داده‌های موجود در سالنامه‌ها، با مراجعۀ حضوری به ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کل استان، شهرداری‌، حوزۀ هنری استان، تعاونی‌های صنایع دستی اصفهان و اتحادیۀ کتابفروشی‌ها تهیه شده‌‌اند. با توجه به محدودیت‌های آماری در به دست آوردن داده‌ در سازمان‌ها تا حد امکان تلاش شد آمار و اطلاعات لازم برای هر شاخص برای رسیدن به معیار زیست‌پذیری فرهنگی و ارزیابی آن در اصفهان فراهم شود.

زیرشاخص‌ها و متغیرهای معیار زیست‌پذیری فرهنگی براساس تعریف این مفاهیم و بر مبنای مطالعات پیشین به‌ویژه گزارش «زیست‌پذیری فرهنگی جوامع 2006» تعریف و استخراج و در جدول (1) معرفی شده‌اند. معیار زیست‌پذیری فرهنگی، معیار ترکیبی است که از سه شاخص فرصت مشارکت فرهنگی، مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ، تشکیل و مقدار آن براساس مقادیر استخراج‌شده برای این سه زیرشاخص محاسبه می‌شود که با استفاده از متغیرها و تک‌تک زیرشاخص‌های تشکیل‌دهندۀ آنها به دست آمده است(Jackson, Kabwasa, & (Herranz, 2006, p. 85.

روش محاسبۀ معیار زیست‌پذیری فرهنگی براساس گزارش «زیست‌پذیری فرهنگی شهرهای رومانی 2016» میانگین مقادیر سرانۀ استاندارد (نرمالایز شده) و مراحل زیر را در بر می‌گیرد:

مرحلۀ اول: محاسبۀ مقادیر سرانه متغیرها به‌ازای مقدار مشخصی از جمعیت مناطق مطالعه‌شده (هر 10000 نفر جمعیت).

رابطه 1

 

:x متغیر برآورد مقدار سرانه

مرحلۀ دوم: استانداردسازی مقادیر سرانه.

برای به دست آوردن شاخص واحد از متغیرها و داده‌های متفاوت، به‌طوری‌که این شاخص ترکیبی قابلیت رتبه‌بندی مناطق را دارا باشد، از نرمال‌کردن داده بهره گرفته می‌شود. روش‌های متفاوتی برای نرمال‌کردن داده‌ها وجود دارد که در این پژوهش از روش استانداردسازی طبق رابطه (2) استفاده شد:

رابطه 2

 

در این رابطه،  مقدار استاندارد X،  مقدار واقعی متغیر iام،  میانگین و  انحراف معیار متغیرهای ورودی است (Voicu & Dragomir, 2016, pp. 90-91).

مرحلۀ سوم: محاسبۀ میانگین ساده متغیرها برای محاسبۀ زیرشاخص‌ها.

مرحلۀ چهارم: محاسبۀ میانگین ساده زیرشاخص‌ها برای محاسبۀ معیار اصلی.

(Voicu & Dragomir, 2016, pp. 90-91).

در این پژوهش داده‌هایی با واحدهای متفاوت مانند تعداد، مساحت، ساعت و ... آورده شده‌اند. برای جلوگیری از تورش و محاسبۀ دقیق‌ شاخص‌ها از استانداردسازی استفاده می‌شود و جمعیت را نیز در محاسبه دخیل می‌کنند و درنهایت با میانگین مقادیر سرانۀ استاندارد هر یک از شاخص‌ها و معیار کل به دست می‌آیند.

معرفی متغیرها و شاخص‌های زیست‌پذیری فرهنگی: برای معرفی معیار زیست‌پذیری فرهنگی، شاخص‌ها، زیرشاخص‌ها و متغیرهای استفاده‌شده برای ارزیابی آن، تمامی 54 متغیر به کار گرفته شده در جدول (1) معرفی شده‌اند. این شاخص‌ها، زیرشاخص‌ها و درنهایت متغیرها برگرفته از گزارش «زیست‌پذیری فرهنگی جوامع2006» است؛ البته شایان ذکر است این گزارش دارای متغیرهای بیشتری است که در این مطالعه به‌دلیل نبود آمار برخی از آنها و حتی نبود آن فعالیت در کشور، به‌ناچار تعدادی از متغیرها حذف شده‌اند.

 

جدول 1- معرفی زیرشاخص‌ها و متغیرهای پژوهش

شاخص

تعریف شاخص

زیرشاخص

متغیرها

منبع هر متغیر

فرصت‌ مشارکت فرهنگی

وجود بستر و زیرساخت‌های مناسب برای خلق تعاملات فرهنگی در جهت ایجاد مشارکت فعال در زمینه‌های فرهنگی و هنری

سازمان‌های
غیر انتفاعی، عمومی و تجاری مرتبط با هنر

- فرهنگ‌سراها

- مؤسسات فرهنگی

- مجتمع‌های فرهنگی

- تعداد کلاس‌های آموزشی برگزارشده در حوزۀ فرهنگی شهرداری

- گالری‌ها و نگارخانه‌ها

- دوره‌های آموزشی برگزارشده مرتبط با صنایع دستی و میراث فرهنگی

- موزه‌ها

- گنجایش سالن‌های نمایش

- آموزشگاه‌های آزاد فرهنگی و هنری

- گنجایش سینما

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

 

- سالنامه آماری شهرداری‌ اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

 

- پایگاه اطلاع‌رسانی اداره کل موزه‌ها

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

مراکز خرده فروشی هنر

- کتاب‌فروشی‌های فعال

 

- فروشگاه‌های عرضه فیلم و آلبوم‌های موسیقی
(ویدیو کلوپ‌ها)

- فروشگاه‌های صنایع دستی

- اسناد صنف کتاب‌فروشی‌های استان اصفهان

- اسناد اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان

 

- اسناد صنف فروشگاه‌های صنایع دستی اصفهان

سالن‌های
غیر هنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری

- مساحت پارک‌ها *

- کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان

 

- کتابخانه‌ها **

- بناهای تاریخی براساس آمار موجود در سالنامه‌های آماری

- مساجد فعال

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- پایگاه اطلاع‌رسانی کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان کل کشور

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها

- نمایشگاه کتاب

- سایر نمایشگاه‌ها

- تعداد مراسم‌های برگزار‌شده در حوزه فرهنگی

- برنامه‌های حوزه هنری

- تعداد جشنواره‌های فرهنگی و هنری

- تعداد اجرای موسیقی

- تعداد اجرا تئاتر

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

خروجی رسانه‌های متمرکز بر هنر

- روزنامه محلی

- مطبوعات محلی

- تعداد عنوان کتاب‌های منتشرشده

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌اصفهان

- هنرستان هنرهای زیبا

- پایگاه اطلاع‌رسانی هنرستان‌های استان اصفهان

مشارکت فرهنگی

هر نوع فعالیت در زمینۀ فرهنگ و هنر

هنرمندان و فعالان این حوزه

- کل هنرمندان میراث

 

- تعداد ناشران

- طراحان کتاب

- اسناد اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هر استان اصفهان

- پایگاه اطلاع‌رسانی خانه کتاب

- پایگاه اطلاع‌رسانی خانه کتاب

مشارکت افراد

- تماشاگران سینما

- تماشاگران تئاتر

- تماشاگران موسیقی

- بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب

- بازدیدکنندگان سایر نمایشگاه‌ها

- استفاده‌کنندگان از کلاس‌های آموزشی شهرداری در حوزه فرهنگی (نفر ساعت)

- مخاطبان مراسم‌ برگزارشده در حوزه فرهنگی

- مخاطبان جشنواره‌ها

- مخاطبان برنامه‌ها و فعالیت‌های حوزه هنری

- بازدیدکنندگان موزه‌های ذکرشده در آمارنامه‌ها

- بازدیدکنندگان بناهای تاریخی پربازدید و ذکرشده در آمارنامه‌‌ها

- شرکت‌کنندگان کلاس‌های آموزشی میراث فرهنگ

- آموزش دیدگان فنی و حرفه‌ای در بخش فرهنگ و هنر

- تعداد اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

- متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در بخش تفریحات، سرگرمی و خدمات فرهنگ (هزار ریال)

- تعداد اعضای کتابخانه‌ها

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌ اصفهان

 

- سالنامه آماری استان اصفهان

 

- سالنامه آماری استان اصفهان

 

 

- سالنامه آماری استان اصفهان

گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر

- پخش برنامه‌های رادیویی حوزه فرهنگ و هنر و معارف اسلامی (ساعت)

- پخش برنامه‌های تلویزیونی حوزه فرهنگ و هنر و معارف اسلامی (ساعت)

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

 

- سالنامه‌ آماری شهرداری‌های اصفهان

حمایت از فرهنگ

بودجۀ دولتی و کمک‌های بخش خصوصی و هر نوع استفاده از فرهنگ و هنر در بخش‌های دولتی***

- اعتبارات هزینه‌ای اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (میلیون ریال)

- اعتبارات هزینه‌ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی (میلیون ریال)

- اعتبارات هزینه‌ای اداره کل تبلیغات اسلامی (میلیون ریال)

- اعتبارات هزینه‌ای حوزه هنری اداره تبلیغات اسلامی (میلیون ریال)

- سالنامه آماری استان اصفهان

 

- سالنامه آماری استان اصفهان

 

- سالنامه آماری استان اصفهان

- سالنامه آماری استان اصفهان

منبع: یافته‌های پژوهش برگرفته از (Jackson, Kabwasa, & Herranz, 2006, p. 9).

* مساحت پارک‌ها مجموع پارک‌های شهری، محلی، همسایگی و جنگلی است.

** کتابخانه‌ها مجموع کتابخانه‌های عمومی و دانشگاهی است؛ اما در شهر مشهد، کتابخانه‌های آستان قدس را نیز در بر می‌گیرد.

*** به دلیل نبود آمار مناسب در بخش بودجۀ کلان‌شهر، از آمار سالنامه‌های استانی سازمان برنامه و بودجه استفاده شده و به دلیل واقع‌شدن ادارۀ کل هر سازمان در کلان‌شهر اصفهان، اعتبارات ادارۀ کل هر سازمان در نظر گرفته شده‌اند.

 


یافته‌های پژوهش.

در راستای تحلیل و ارزیابی معیار زیست‌پذیری فرهنگی و هر یک از شاخص‌هایش باید به این موضوع اشاره کرد که مقادیر به‌دست‌آمده برای هر یک از موارد ذکرشده شامل مقادیر مثبت یا منفی‌اند. مقادیر منفی بیان‌کنندۀ وضعیت نامطلوب متغیر، زیرشاخص، شاخص یا معیار مدنظر و مقادیر مثبت بیان‌کنندۀ وضعیت مناسب و مطلوب‌اند. همین‌طور بزرگی و کوچکی عدد به‌دست‌آمده نیز بیان‌کنندۀ شدت مطلوب یا نامطلوب‌بودن وضعیت شاخص بررسی‌شده است.

بررسی فرصت مشارکت فرهنگی در اصفهان: فرصت مشارکت فرهنگی در اصفهان در مقایسۀ ابتدا و انتهای دوره پژوهش کاهش پیدا کرده و از 069/0- در سال 1392 به 283/0- در سال 1395 رسیده است؛ اما در طول دوره با افزایش نیز روبه‌رو بوده و در سال 1393 با مقدار 179/0 به بیشترین مقدار رسیده که علت اصلی آن، افت‌وخیز کمتر زیرشاخص‌ها نسبت به سال‌های دیگر بوده است. فرصت مشارکت فرهنگی علاوه بر کاهش در مقدار، در محدودۀ منفی نیز قرار دارد و این موضوع نشان‌دهندۀ وضعیت نامناسب این شاخص در اصفهان است. این شاخص عمده دارای شش زیرشاخص:
1) سازمان‌های غیر‌انتفاعی، عمومی و تجاری مرتبط با هنر؛ 2) مراکز خرده‌فروشی هنر؛ 3) سالن‌های غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری؛ 4) جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها؛ 5) خروجی رسانه‌های چاپ و نشر متمرکز بر هنر و 6) هنرستان هنرهای زیبا است که در سال‌های مختلف شدت تأثیرگذاری هر یک در فرصت مشارکت فرهنگی متفاوت بوده‌اند. در سال 1392 زیرشاخص هنرستان هنرهای زیبا، بیشترین و زیرشاخص مراکز خرده‌فروشی هنر، کمترین مقدار را در فرصت مشارکت داشته‌اند. در سال 1393 سالن‌های غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری، بیشترین مقدار را داشته و مراکز خرده‌فروشی هنر همچنان کمترین زیرشاخص بوده است. در سال‌های 1394 و 1395 مراکز خرده‌فروشی هنر به بزرگ‌ترین زیرشاخص تبدیل شده‌اند و جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها در سال 1394 و هنرستان هنرهای زیبا در سال 1395 جزو کمترین عوامل بوده‌اند.

 

 

شکل 1- سیر رشد فرصت مشارکت فرهنگی در اصفهان

 

 

در طول این سال‌ها سیر رشد تمام زیرشاخص‌ها صعودی نبوده است و برخی از آنها حتی کاهش پیدا کرده‌اند. زیرشاخص سازمان‌های غیر‌انتفاعی، عمومی و تجاری مرتبط با هنر از 551/0- در سال 1392 به مقدار 080/0 در سال 1395 و در سال 1393 با مقدار 507/0 به بیشترین مقدار خود در دوره مطالعه‌شده رسیده است. علت افت‌وخیز این زیرشاخص، افزایش مقدار واقعی برخی متغیرها در این سال، حتی نسبت به سال بعد یعنی 1394 و کاهش مقدار سرانه درنتیجۀ رشد جمعیت در سال‌های آتی بوده است. زیرشاخص مراکز خرده‌فروشی هنر با رشد چشم‌گیری در طول سال‌های پژوهش مواجه شده است؛ به‌طوری‌که از 508/1- در سال 1392 به مقدار 963/0 در سال 1395 رسیده و در حدود 5/2 واحد افزایش پیدا کرده است. زیرشاخص سالن‌های غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری با سیر نزولی همراه بوده و متأسفانه از مقدار 729/0 در سال 1392 به 137/1- در سال 1395 رسیده است و این موضوع نشان‌دهندۀ رشدنداشتن این زیرشاخص متناسب با رشد جمعیت بوده است. زیرشاخص هنرستان هنرهای زیبا نیز سیر نزولی داشته و با افت شدیدی مواجه شده که علت آن ثابت‌بودن مقدار واقعی هنرستان‌های اصفهان نسبت به رشد جمعیت در طول سال‌ها بوده است. زیرشاخص جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها در ابتدا و انتهای دوره با تغییر زیادی مواجه نشده است؛ اما در روند خود در دو سال 1393 و 1394 کاهش یافته و حتی به مقادیر منفی رسیده و در سال 1395 افزایش یافته و به بیشترین مقدار مثبت خود در طول چهار ساله پژوهش رسیده است. زیرشاخص خروجی رسانه‌های چاپ و نشر متمرکز بر هنر در سال‌های 1392-1394 روند صعودی داشته و به بیشترین مقدار خود رسیده است؛ اما در سال 1395 کاهش یافته که علت آن، یکسان‌بودن مقدار واقعی دو متغیر و کاهش مقدار واقعی متغیر مطبوعات محلی و رشد جمعیت در سال 1395 نسبت به سال 1394 بوده است که باعث شد مقدار این زیرشاخص از 588/0 در سال 1394 به 204/0- در سال 1395 برسد.

 

 

شکل 2- سیر رشد زیرشاخص‌های فرصت مشارکت فرهنگی در اصفهان

 

 

بررسی مشارکت فرهنگی در اصفهان: شاخص مشارکت فرهنگی در اصفهان روندی تقریباً افزایشی داشته و تنها در سال 1395 با افت اندکی مواجه شده است. این شاخص از 025/1- در سال 1392 به مقدار480/0 در سال 1395 رسید و توانست خود را تا حدودی به وضعیت مطلوبی برساند. در بین سه زیرشاخصِ هنرمندان و فعالان این حوزه، گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر و مشارکت افراد، زیرشاخص مشارکت افراد، بیشترین مقدار و زیرشاخص هنرمندان و فعالان این حوزه، کمترین مقدار را در سال 1392 از بین زیرشاخص‌های فرصت مشارکت فرهنگی داشته‌‌اند. در سال 1393 زیرشاخص هنرمندان و فعالان این حوزه، تأثیرگذارترین عامل بوده و گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر کوچک‌ترین زیرشاخص در روند رشد مشارکت فرهنگی بوده است. در سال‌های 1394 و 1395 مشارکت افراد، بزرگ‌ترین و به‌ترتیب زیرشاخص‌های هنرمندان و فعالان این حوزه و گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر، کوچک‌ترین عامل در شاخص مشارکت فرهنگی بوده است.

 

 

شکل 3- سیر مشارکت فرهنگی در اصفهان

 

در بررسی تک‌تک زیرشاخص‌ها، هنرمندان و فعالان این حوزه روند کاملاً صعودی داشته و از مقدار 534/1- در سال 1392 به 915/0 در سال 1395 رسیده و نزدیک به 5/2 واحد رشد داشته‌اند. گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر به‌طور کلی رو به افزایش بود و از مقدار 365/1- در سال 1392 به 425/0 در سال 1395 رسید. زیرشاخص مشارکت افراد دارای روند صعودی بود و از 175/0- در سال 1392 به100/0 در سال 1395 رسید؛ اما با توجه به شکل (4)، این افزایش بسیار کند صورت گرفته است.

 

 

شکل 4- روند زیرشاخص‌های مشارکت فرهنگی در اصفهان

 

 

بررسی حمایت از فرهنگ در اصفهان: با توجه به شکل (5)، مشخص شد حمایت از فرهنگ در اصفهان در دورۀ پژوهش با شیب تندی در حال افزایش بوده و از مقدار 400/1- در سال 1392 به 308/1 در سال 1395 رسیده و نزدیک به 7/2 واحد تغییر مثبت داشته است. به‌دلیل نبود زیرشاخص در حمایت از فرهنگ در تجزیه‌وتحلیل این شاخص از چهار متغیر:
1) اعتبارات هزینه‌ای ادارۀ کل میراث فرهنگی؛
2) صنایع دستی و گردشگری؛ 3) اعتبارات هزینه‌ای ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعتبارات هزینه‌ای اداره کل تبلیغات اسلامی و 4) اعتبارات هزینه‌ای حوزۀ هنری ادارۀ تبلیغات اسلامی استفاده شده است.

 

 

شکل 5- روند شاخص حمایت از فرهنگ در اصفهان

 

در سال 1392 متغیر اعتبارات هزینه‌ای ادارۀ کل تبلیغات اسلامی و اعتبارات هزینه‌ای حوزۀ هنری ادارۀ تبلیغات اسلامی به‌ترتیب بیشترین و کمترین مقدار در حمایت از فرهنگ را داشته‌اند. در سال 1393 اعتبارات هزینه‌ای حوزۀ هنری ادارۀ تبلیغات اسلامی، بیشترین مقدار و با اختلاف اندک اعتبارات هزینه‌ای ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمترین مقدار را دارا بوده است. در سال 1394 اعتبارات هزینه‌ای حوزۀ هنری ادارۀ تبلیغات اسلامی و اعتبارات هزینه‌ای ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به‌ترتیب دارای بیشترین و کمترین مقادیر بودند. در سال 1395 اعتبارات هزینه‌ای ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و اعتبارات هزینه‌ای حوزۀ هنری ادارۀ تبلیغات اسلامی به‌ترتیب بزرگ‌ترین و کوچک‌ترین عامل در بررسی حمایت از فرهنگ در اصفهان بودند. در تحلیل متغیرهای شاخص حمایت از فرهنگ، تمام متغیرها دارای سیر صعودی با ثباتی‌اند و توانسته‌اند از مقدار منفی در
سال 1392 به مقدار مثبتی در سال 1395 دست یابند.

 

 

شکل 6- روند تغییرات متغیرهای حمایت از فرهنگ در اصفهان


بررسی معیار زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان: معیار زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان دارای روند افزایشی بوده و توانسته است به مقدار مثبتی در پایان دوره دست یابد و به‌ازای هر 10000 نفر جمعیت اصفهان از 832/0- در سال 1392 به مقدار 502/0 در سال 1395 رسیده است. از بین زیرشاخص‌‌های فرصت مشارکت فرهنگی در سال‌های 1392 و 1393 فرصت مشارکت فرهنگی، بیشترین مقدار و حمایت از فرهنگ، کمترین مقدار را دارا بوده است. در سال 1394 مشارکت فرهنگی و فرصت مشارکت فرهنگی به‌ترتیب بیشترین و کمترین مقدار را داشته‌اند. در سال 1395 حمایت از فرهنگ، بزرگ‌ترین شاخص و فرصت مشارکت فرهنگی برای دومین سال همچنان کوچک‌ترین شاخص بوده‌‌اند.

 

 

شکل 8- روند تغییرات معیار زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان

 

 

در بررسی یک‌به‌یک شاخص‌های پژوهش در اصفهان، شاخص فرصت مشارکت فرهنگی افت پیدا کرد؛ اما روند کاملاً نزولی نداشت و در سال‌های 1393 و 1394 دارای مقادیر مثبت بود؛ اما شاخص‌های مشارکت فرهنگی و حمایت از فرهنگ در دورۀ پژوهش روند افزایشی داشتند.

 

 

شکل 9- روند تغییرات شاخص‌های زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان


نتیجه‌گیری.

امروزه استفاده از منابع فرهنگی، یکی از روش‌های توسعۀ شهری و درنهایت توسعۀ ملی و اقتصادی یک کشور محسوب می‌شود؛ بنابراین، معیار مناسب و جامعی ضرورت می‌یابد که تمام ابعاد فرهنگ اعم از بخش‌های زیرساختی، مشارکت افراد و حمایت‌های مالی را در نظر بگیرد. با توجه به وجودنداشتن معیار چندوجهی برای ارزیابی برنامه‌ریزی و توسعۀ فرهنگی و به تبع آن، عملکرد نهادهای اجرایی و متولی فرهنگ، در این مقاله سعی در شناساندن معیار زیست‌پذیری فرهنگی و ارزیابی آن برای کلان‌شهر اصفهان شده است.

1. نتایج بررسی شاخص فرصت مشارکت فرهنگی:

  • · شاخص فرصت مشارکت فرهنگی در طی چهار سال پژوهش با افت‌وخیز روبه‌رو بوده است؛ اما به‌طور کلی روند نزولی داشته و در سال 1395 به کمترین مقدار رسیده است. منفی‌بودن و کاهش این شاخص نشان از ضعف در وجود فرصت‌های مشارکت فرهنگی و نبود بستر و زیرساخت‌های لازم برای خلق تعاملات فرهنگی، متناسب با رشد جمعیت در این کلان‌شهر را داشته است. علت افت این شاخص، کاهش در سه زیرشاخص‌: 1) سالن‌های غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری؛ 2) خروجی رسانه‌های چاپ و نشر متمرکز بر هنر و 3) هنرستان هنرهای زیبا است.
  • · علت کاهش در زیرشاخص سالن‌های غیرهنری با برنامه‌ریزی فرهنگی و هنری، کاهش در تمام مؤلفه‌های آن اعم از مساحت پارک‌ها، کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتابخانه‌ها، بناهای تاریخی براساس آمار موجود در سالنامه‌های آماری و تعداد مساجد فعال است؛ به‌طوری‌که تمام آنها در سال 1395 دارای مقادیر منفی چشم‌گیری بودند و این امر نشان‌دهندۀ این موضوع است که تعداد هر یک از مؤلفه‌های ذکرشده متناسب با رشد جمعیت اصفهان افزایش نداشته و باعث افت این زیرشاخص شده است. برای جلوگیری از روند نزولی این زیرشاخص باید به فکر ساخت کانون، کتابخانه و مساجد جدید و همچنین افزایش مساحت پارک‌ها بود و در صورت امکان، بناهای تاریخی ناشناختۀ کلان‌شهر، شناسایی و در راستای ثبت آنها اقدامات لازم انجام شود.
  • · زیرشاخص خروجی رسانه‌های چاپ و نشر متمرکز بر هنر متشکل از سه مؤلفۀ روزنامه محلی، مطبوعات محلی و تعداد عنوان کتاب‌های منتشرشده است که کاهش در مؤلفه‌های دوم و سوم، علت اصلی روند نزولی این زیرشاخص بوده است.
  • · درنهایت، ثابت‌ماندن تعداد هنرستان‌های هنرهای زیبا در اصفهان با وجود رشد جمعیت طی دوره مورد مطالعه، سبب شده است این شاخص از بین 6 زیرشاخص فرصت مشارکت فرهنگی کمترین مقدار را داشته باشد و سبب افت شاخص فرصت مشارکت فرهنگی در شهر اصفهان شود.

2. بررسی شاخص مشارکت فرهنگی در اصفهان:

  • · شاخص مشارکت فرهنگی در دورۀ پژوهش سیر کاملاً صعودی داشته و توانسته است از مقدار 025/1- در ابتدای دوره به مقدار 480/0 در انتهای دوره برسد و در جایگاه نسبتاً مطلوبی قرار گیرد. این موضوع نشان‌دهنده علاقۀ افراد و هنرمندان و تمامی فعالان این حوزه به شرکت در فعالیت‌ها و مشارکت‌های فرهنگی و هنری باوجود رشد نامتناسب شاخص فرصت مشارکت فرهنگی به همراه شاخص مشارکت فرهنگی و نبود بستر مناسب در زمینۀ ایجاد مشارکت فرهنگی است. این شاخص دارای سه زیرشاخص: 1) هنرمندان و فعالان این حوزه؛ 2) گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر و 3) مشارکت افراد است. هر سه با افزایش همراه بودند و روند صعودی داشتند؛ اما در این بین زیرشاخص هنرمندان و فعالان این حوزه اثرگذارترین عامل بوده است؛ زیرا توانست از مقدار 534/1- با حدود 5/2 واحد افزایش به مقدار 915/0 برسد. همچنین مؤلفۀ هنرمندان میراث فرهنگی، بیشترین تأثیر را در رشد همین زیرشاخص داشته است.
  • · زیرشاخص گفتمان در رسانۀ رادیو و تلویزیون دربارۀ فرهنگ و هنر در سال 1394 به بیشترین مقدار خود 094/1 رسید و در سال بعد با افت مواجه شد که یکی از عوامل افت این زیرشاخص، علاوه بر روند رشد جمعیت، کاهش در مقدار واقعی متغیر پخش برنامه‌های تلویزیونی حوزۀ فرهنگ و هنر و معارف اسلامی در سال 1395 بوده است.

3. بررسی شاخص حمایت از فرهنگ در اصفهان:

  • · شاخص حمایت از فرهنگ در بین سه شاخص اصلی در رتبۀ اول واقع شده است؛ زیرا توانست بیشترین رشد را در دورۀ چهارساله تجربه کند و در حدود 7/2 واحد افزایش یابد. همچنین این شاخص در جایگاه بسیار مطلوبی نسبت به دو شاخص دیگر واقع شده است که نشان از توجه هرچه بیشتر مسئولان به بخش فرهنگ و هنر دارد.

4. نتایج بررسی معیار زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان:

  • · زیست‌پذیری فرهنگی کلان‌شهر اصفهان در دورۀ چهارسالۀ پژوهش روند رو به رشدی داشت و توانست به میزان چشمگیری 3/1 واحد نسبت به ابتدای دوره افزایش یابد؛ به‌طوری‌که از مقدار 832/0- در سال 1392 به مقدار 502/0 در سال 1395 رسید که رشد هماهنگ شاخص‌ها در این سال‌ها ازجمله عوامل رشد چشمگیر این معیار محسوب می‌شود.
  • در مقایسۀ شاخص‌های زیست‌پذیری فرهنگی در اصفهان و تأثیرگذاری آنها بر رشد معیار اصلی، در تمام سال‌های پژوهش، شاخص حمایت از فرهنگ، بیشترین مقدار را داشت و شاخص‌های مشارکت فرهنگی و فرصت مشارکت فرهنگی، در رتبه‌های دوم و سوم قرار داشتند.
  • · در بررسی روند افزایش و کاهش معیار و شاخص‌ها در اصفهان، شاخص حمایت از فرهنگ در جایگاه مناسب‌تری قرار دارد و بعد از آن، شاخص مشارکت فرهنگی و درنهایت شاخص فرصت مشارکت فرهنگی است. پس نتیجه گرفته می‌شود بودجۀ سازمان‌های ذکرشده رو به بهبود است و توجه بیشتری به این مقوله شده است؛ اما در بحث زیرساختی دچار مشکل بوده و در وضعیت نامناسبی قرار داشته است و با توجه به استقبال افراد در زمینۀ مشارکت در فرهنگ و هنر باید بیشتر به این موضوع متمرکز بود و در راستای بهبود فرصت مشارکت فرهنگی گام برداشت.


[1]. Talent

[2]. Technology

[3]. Tolerance

[4]. Rachel May Smith

[5]. Tingying Lee

[6]. Stevenson

[7]. Landry

[8]. Cultural environment

[9]. François Matarasso

[10]. Towards  Local Culture Index, Measuring the Cultural Vitality of Communities

[11]. economic viability

[12]. Arts and Culture Indicators Project

[13]. public

[14]. Public and Philanthropic expenditures

 .[15]منظور از حمایت‌های غیرمستقیم در هنر، حمایت در بخش‌هایی مانند آموزش و پرورش، کسب‌وکارهای محرک توسعۀ اقتصادی، پارک‌ها و اماکن تفریحی است (Jackson, Kabwasa, & Herranz, 2006, p. 20).

[16]. public policies

[17]. Foundation expenditures

ایزدی، ملیحه و محمدی، جمال (1394) .«شناسایی و ارزیابی شاخص‌های کیفیت فضای فرهنگی اجتماعی مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان»، فصلنامۀ مطالعات برنامه‌ریزی شهری، 12 (3)، 11-33.
روزبهان، محمود (1394). مبانی توسعۀ اقتصادی، نسخه 5، تهران: مؤسسه کتاب مهربان نشر.
صالحی امیری، رضا و چاوش‌باشی، فرزانه (1387). «الزامات الگوی مدیریت فرهنگی در ایران»، پژوهش‌نامۀ برنامه‌ریزی فرهنگی، 2 (1)، 75-107.
لطیفی، غلامرضا (1382). «توسعۀ پایدار شهری و توسعۀ فرهنگی»، فصلنامۀ علوم اجتماعی، 10 (20)، 131-153.
مظاهری، محمدمهدی، کاوسی، اسماعیل و چاوش باشی، فرزانه (1387). «معرفی مدل‌هایی برای برنامه‌ریزی فرهنگی»، فصلنامۀ بصیرت، 39 (15)، 35-54.
یوسفی، محمدقلی (1395). استراتژی‌های رشد و توسعه اقتصادی، جلد 4، تهران: نشر نی.
ارشدی‌پور، اعظم، گلستان‌نژاد، ابوالقاسم، خلیلیان، مائده، نصری، اعظم و موسوی، سیدرسول (1395). آمارنامۀ شهر اصفهان سال 1392. اصفهان: سازمان رفاهی و تفریحی شهرداری اصفهان. بازیابی‌شده در 15/7/1396، از http://www.isfahan.ir/Index. aspx?lang=1&sub=36.
ارشدی‌پور، اعظم، گلستان‌نژاد، ابوالقاسم، خلیلیان، مائده، نصری، اعظم و موسوی، سیدرسول (1395). آمارنامۀ شهر اصفهان سال 1393. اصفهان: سازمان رفاهی و تفریحی شهرداری اصفهان. بازیابی‌شده در 15/7/1396، از http://www.isfahan.ir/Index. aspx?lang=1&sub=36.
ارشدی‌پور، اعظم، خلیلیان، مائده، نصری، اعظم، موسوی، سیدرسول و فردانی، سعید (1395). آمارنامۀ شهر اصفهان سال 1394، اصفهان: سازمان رفاهی و تفریحی شهرداری اصفهان. بازیابی‌شده در 15/7/1396، از http://www.isfahan.ir/Index. aspx?lang=1&sub=36.
ارشدی‌پور، اعظم، خلیلیان، مائده، نصری، اعظم، موسوی، سیدرسول و فردانی، سعید (1396). آمارنامۀ شهر اصفهان سال 1395. اصفهان: سازمان رفاهی و تفریحی شهرداری اصفهان. بازیابی‌شده در 15/10/1396، از http://www.isfahan.ir/Index. aspx?lang=1&sub=36
تعداد موزه‌ها بازیابی‌شده در 9/1/1397، از http://www.gomchto.ir/etelaate%20muzeha.html
خوندابی، زهره و شریفیان، فرزانه (1393). سالنامۀ آماری استان اصفهان سال 1392، اصفهان: استانداری اصفهان، دفتر آمار و اطلاعات و GIS، بازیابی‌شده در 6/12/1396، از https://salnameh.sci.org.ir
سالنامۀ آماری استان اصفهان سال 1393 بازیابی‌شده در 6/12/1396، ازhttps://nnt.sci.org.ir/sites/Apps/yearbook/Lists/year_book_req/Item/newifs.aspx
سالنامۀ آماری استان اصفهان سال 1394 بازیابی‌شده در 6/12/1396، ازhttps://nnt.sci.org.ir/sites/Apps/yearbook/Lists/year_book_req/Item/newifs.aspx
قرشی نوش‌آبادی، سیدعلی و شریفیان، فرزانه (1396). سالنامۀ آماری استان اصفهان سال 1395، اصفهان: سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان اصفهان، معاونت آمار و اطلاعات، بازیابی‌شده در 6/12/1396، از http://www.mpo-es.ir/dorsapax/Data/Sub_1/File/salnameh1395.pdf
لیست مؤسسات فرهنگی بازیابی‌شده در 19/10/1396، از https://tmsh.farhang.gov.ir/fa/list.
Bennett, T. (2001). Differing diversities: Transversal study on the theme of cultural policy and cultural diversity. Council of Europe.
Comedia. (1991). London World City: The Position of culture. London: London Planning advisory Committee.
Florida, R. (2003). Cities and the creative class. City & Community, 2(1), 3-19.
Grodach, C., & Loukaitou‐Sideris, A. (2007). "Cultural development strategies and urban revitalization: A survey of US cities." International journal of cultural policy, 13(4), 349-370.
Hawkes, J. (2001). THE FOURTH PILLAR OF SUSTAINABILITY: Culture’s essential role in public planning. Melbourne: the Cultural Development Network Victoria.
Jackson, M. (2006). Rebuilding the cultural vitality of New Orleans. The Urban Institute.
Jackson, M. R., Kabwasa, F., & Herranz, J. (2006) .Cultural Vitality in Communities: Interpretation and Indicators. Washington: The Urban Institute.
Landry, C. (2005). Lineages of the creative city.Creativity and the City. Netherlands: Architecture Institute.
Larijani, A. (2016). Sustainable Urban Development, concepts, features, and indicators. International Academic Journal of Science and engineering, 6(3), 9-14.
Lee, T. (2014). Evaluating Cultural Vitality in US Metropolitan Statistical Areas: Implications for Cultural Planning. Lincoln, USA: Nebraska Univ.
Mataraso, F. (1999). Towards Local Culture Index Measuring the Cultural Vitality of Communities. Stroud: Comedia.
Murray, D. (2011). Economic vitality. How the arts and culture sector catalyzes economic vitality. Chicago: American Planning Association.
Rosenstein, C. (2011). Cultural development and city neighborhoods. City, culture and society, 2(1), 9-15.
Stanborough, M. (2011). "The link between: culture and sustainability in municipal planning". Cult Loc Governance, 3(1-2), 95-100.
Smith, R. B. (2010). Sounds Like a Plan: Evaluating Cultural Plans. Columbus, Ohio, USA: The Ohio State University.
Stevenson, D. (2004). "“Civic gold” rush: Cultural planning and the politics of the third way." International journal of cultural policy, 10(1), 119-131.
Van Den Berg, H. (2016).Economic Growth and Development. New Jersey: World Scientific.
Voicu, Ș., & Dragomir, A. (2016). cultural vitality in Romania cities. Bucharest: The National Institute for Cultural Research and Training (INCFC).