نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشکده حسابداری و مدیریت، دانشگاه تهران، قم، ایران
2 گروه آموزشی اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The multiplicity and uncoordinated management in public and private organizations responsible for urban issues is one of the critical problems in urban management. Without an integrated urban management, effective administration of cities is impossible. So the present paper is trying to study the feasibility of achieving an integrated urban management in Isfahan. For this purpose, components of integrated urban management are identified and measured using self-made questionnaire. Our statistical population includes urban management executive agencies, involving in similar and overlapping activities in the field of management such as: municipality, local government, Telecommunication Company, Water and Sewage Company, and Gas and Electricity Distribution Company. For data analysis, descriptive and inferential statistics were used. The results show that the most important factor for achieving integration is to have one single urban management unit. The most effective ways to make this happen include: cohesion, Equifinality, coordination, systematic approach, interaction between executive agencies in charge of urban affairs and realization of good governance in the city of Isfahan.
کلیدواژهها [English]
مدیریت شهرى تلاشى است براى هماهنگ کردن و یکپارچه کردن اقدامات دولتى و خصوصى جهت چیره شدن بر مسائلى که ساکنان شهرها با آن مواجه هستند و ایجاد شهرهاى رقابتىتر، عادلانهتر و پایدارتر (برکپور و اسدی، 1388). مدیریت شهری روند توسعه، اجرا، هماهنگسازی و ارزیابی راهبردی یکپارچه است که با کمک کنشگران شهری و با در نظر گرفتن اهداف بخش خصوصی و منافع شهروندان در چارچوب سیاسی اجرا میشود که در سطح عالی دولت برای دستیابی به توسعه اقتصادی پایدار مشخصشده است (دیجیک و پیتر[1]، 2006).
شالوده مدیریت شهری عبارت است از: بر عهده گرفتن نقشی فعال در توسعه، مدیریت و
هماهنگسازی منابع برای دستیابی به اهداف توسعه شـهری (سعیدی، 1388). مدیریت شهری فراتر از ساختار و سازمان، به مجموعه نهادهای ذیربط و ذینفوذ در اداره شـهر و چگـونگی تعاملات این عناصر با یکدیگر اشاره دارد. در سالهای گذشته در محافل علمی و اجرایـی کشـور، در حیطه مسائل و مشکلات پیشروی مدیریت شهری، مفهوم مدیریت یکپارچه، هماهنگ و یا واحد شهری مطرحشده است. همچنین تصریح ماده 136 قانون برنامه سوم توسعه، ماده 137 قانون برنامه چهارم و ماده 173 قانون برنامه پنجم توسعه به تحقق مدیریت واحد شهری، منجـر بـه فراگیرتـر شـدن این مفهوم شده است (کاظمیان و میر عابدینی، 1392). در مفهوم مدیریت یکپارچه شـهری، بیشـتر همـاهنگی و یکپارچگی در عملکردها و وظایف مدیریت مدنظر اسـت (شیعه، 1380).
امروزه واژه «مدیریت شهری» در شهرها مفهوم ویژهای ندارد که بر اساس آن جایگاه و نظام خاص اداره شهر را در ذهن تداعی کند. بهعبارتدیگر، سامانههای مدیریتی شهرها از حداقل ساختارهای نظاممند و متناسب با نیازهای امروزی شهرها برخوردارند. نیازهای وسیع شهروندان در همه زمینهها از یکسو و سیاستهای متفاوت و گاه متضاد دستگاههای خدمات رسان شهری برای پاسخگویی به این نیازها از سوی دیگر، فضایی را فراهم آورده که به دلیل ناهماهنگی دستگاهها و چرخه نیمهکامل اداره شهر، اثربخشی سیاستها را به حداقل ممکن کاهش داده است (ناظمی و همکاران، 1388).
ضرورت تحقق مدیریت یکپارچه شهری، ازاینجهت است که در شهرهای بزرگ، سالانه هزینههای زیادی به دلیل ناهماهنگی دستگاههای اجرایی، به شهروندان تحمیل میشود. یکی از نمونههای آشکار این ناهماهنگیها، تداخل دو طرح عملیاتی از سوی دو نهاد متفاوت است که این امر منجر به اتلاف مقدار زیادی از منابع ملی و محلی میشود (کاظمیان و همکاران، 1392). مدیریت شهری باید بتواند پروژههای اجرایی از سوی هر سازمانی را به نفع شهروندان سوق دهد و بدین لحاظ بایست با مفاهیم کلی فنی و جاری تمامی دستگاههای خدماتی آشنایی حاصل کند. دستگاههایی نظیر آب و فاضلاب، برق و مخابرات و گاز و... تماس متقابل کمتری با یکدیگر دارند و لذا مدیریت شهری میتواند هماهنگکننده و جهت دهنده مناسبی برای این استفاده تلقی شود (بیگی، 1373).
تعدد موضوعات و سازمانهای دخیل در امر برنامهریزی به دلیل پیچیدگی ذاتی شهرها، برنامهریزان و سیاستگذاران شهری را ناگزیر به اتخاذ رویه برنامهریزی واحد و یکپارچه جهت ایجاد هماهنگی بین اولویتها و نیازهای مختلف این مداخله کنندگان مینماید. امروزه بیش از گذشته این نکته مورد تأکید قرارگرفته که برنامهریزی شهری کارآمد و مؤثر و یکپارچه در بین مؤسسات، نهادها و سازمانهای مسئول ضروری است. برقراری ارتباط مؤثر و کارا میان مداخله کنندگان گوناگون به کاهش مدتزمان لازم برای واکنش در مقابل اختلالات در سیستم و نظام شهری کمک خواهد کرد. برای ایجاد ساختاری جامع و یکپارچه باید ابعاد مختلف توسعه اقتصادی، حفاظت محیطزیست و ساختارهای اجتماعی بهوسیله همه مداخله کنندگان و یا به عبارتی افراد، گروهها، نهادها و سازمانهای ذینفع در شهر بهدرستی درک شود (قرخلو و حسینی، 1386). باگذشت بیش از یک قرن از شکلگیری ساختارهای سازمانی نوین در حوزه مدیریت شهری در ایران در کنار سابقه تاریخی کهن آن در کشور، بر اساس جایگاه حقوقی تعریفشده برای شهرداریها در ایران، مدیریت شهری، مدیریتی واحد نیست و ادارهکنندگان شهر مشتمل بر نمایندگان دولت و مردم هستند. این نوع مدیریت متفرق سبب دوبارهکاری، انجام کارهای موازی و بعضاً از بین رفتن سرمایههای عمومی، ایجاد تشکیلات عریض و طویل دیوانی، ایجاد اصطکاک و برخورد ادارات، ناهماهنگی در انجام وظایف و عدم مسئولیتپذیری میگردد (کامیار، 1385). در این تحقیق ابعاد و شاخصهای لازم برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری از مطالعات انجامشده پیرامون موضوع مربوطه، اخذ گردیده با توجه به مدل محقق ساخته و جمعآوری دادههای کمّی از یکسو و اطلاعات کیفی از سویی دیگر راهکارهای و پیشنهادهایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری ارائه میگردد.
شهر یک مجموعه زنده است و این مجموعه زنده در حال تغییر و تحولات مستمر میباشد. اگر قسمتی از شهر توسط یک مجموعه و قسمتهای دیگر توسط مجموعه دیگری مجزا و مستقل از یکدیگر اداره شــود، این شــهر بهزودی فرسوده شده و از بین میرود. به اعتقاد مامفورد[2]، شهر عبارت است از یک شبکه جغرافیایی، یک سازمان اقتصادی، یک فرایند صنعتی، صحنهای برای کنش اجتماعی و نمادی زیباشناختی از وحدت جمعی (لطیفی، 1384). طــی چند دهه اخیر پیوندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی درون شهرها با تغییرات اساسی روبرو بوده است. هماکنون کلانشهرها بهشدت رشد یافتهاند و مسائل و مشکلات آنها هم ازنظر تعداد و هم ازنظر شدت افزایش پیداکردهاند (وود[3]، 2006). در این راستا ساختارهایی برای نظم دادن به شهرها، تأمین خواستهها و نیازهای شهرنشینان، حل مشکلات و مسائل خرد و کلانشهری و نیز هدایت توسعه شهری شکل گرفت و درواقع با سر برآوردن شهر، ساختارهای نهادی و سیاسی که به آن زندگی و نظم میدادند، نیز شکل گرفتند (یوانس و همکاران[4]، 2005).
تحلیل روابط و همکاریهای بین سازمانی، بعد از بحثهای افرادی چون سلزنیک[5] (1957)، مارچ و سایمون[6] (1958)، چندلر[7] (1962)، لورنس و لورش[8] (1967)، تامپسون[9] (1967)، کتز و کاهن[10] و دیگران (1978) و نیز شناخت فشارهای محیطی رایج شد. در توجه به روابط و همکاریهای بین سازمانی، افرادی چون بنسون و ویلیامسون[11] نیز پیشگام بودهاند. بنا به تعریف سوئومی[12]، همکاریهای بین سازمانی اغلب بهعنوان توسعه مجموعهای از شبکهها و تعامل بین سازمانهای مختلف در داخل آنها در نظر گرفته میشود (سوئومی، 1994). بنسون همکاریهای بین سازمانی را تعامل بین سازمانهای مستقل تعریف کرده و ون دون[13] آن را الگوی روابط اجتماعی بین چند سازمان دانسته است (نادل[14]، 1995). درمجموع همکاریهای بین سازمانی، جنبههای مختلفی را در برمیگیرد که همه آنها تحت لوای بین سازمانی مورد بررسی قرار میگیرند (گزندم[15]، 2000). هماهنگی میان نظامهای سازمانی موجب میشود تا فعالیتهای کاری در مرزهای سازمانهای مختلف، منسجم و یکپارچه گردد. در چنین حالتی، سازوکارهای هماهنگی در دستگاههای بین سازمانی، میان کارکنان رخ میدهد که مشتریان یکسانی دارند؛ لذا برای دستیابی به درک مشترک و توافق درباره شیوه کار و همچنین اجتناب از اهداف متعارض، وظایف یکپارچه و منسجم میشود (ون دی ون و کونیج[16]، 1976). درجه هماهنگی میان سطوح حکومتی، نوع برنامهریزی و موفقیت نسبی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. بدین ترتیب که برخی از سطوح حکومتی بسیار منسجمتر از سطوح دیگر عمل میکنند (نیومن و تورنلی[17]، 1386).
پژوهشها و مطالعات انجامشده درباره مسائل و مشکلات شهر و شهرداری، اگرچه پرشمار و گوناگون است اما میتوان آنها را در هشت محور کلی شامل: ترافیک، زیباسازی شهری، مسائل قانونی و حقوقی شهری، خدمات فرهنگی- اجتماعی، مشکلات هماهنگی بین سازمانهای مرتبط با خدمات شهری، توسعه پایدار و کاربری زمین، مشارکت شهروندان و مدیریت شهری طبقهبندی کرد. نکته حائز اهمیت این است که بهاستثنای محور پنجم که به مطالعات مربوط به مشکلات هماهنگی بین سازمانها و نهادهای ارائهکننده خدمات شهری اختصاص دارد راهکارها، نتیجهگیری و پیشنهادهای موجود در پژوهشهای ارائهشده در این بخش ما را در یافتن شاخص و ابعاد مؤثر در مدیریت یکپارچه شهری و همچنین یافتن راهکارهای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری یاری میکند.
در جدول (1)، برخی از مطالعات انجامشده در ایران پیرامون موضوع مدیریت شهری از منظر یکپارچگی آورده شده و در ادامه به بررسی مطالعات انجامشده در کشورهای دیگر پرداخته میشود.
جدول (1). پارهای از تحقیقات داخلی پیرامون مدیریت شهری
پدیدآورنده |
عنوان/ اهداف/ نتایج |
|
شمسالدین ناظمی، زهرا حسینی، عاطفه صنیعی (1388) |
هدف |
بررسی امکانسنجی استقرار مدیریت یکپارچه شهری از طریق شناسایی مداخلهگران در فرایند مدیریت شهری و تلاش برای تبیین تعاملات میانبخشی آنان |
نمونه آماری |
مدیران ارشد، مسئولین و کارشناسان ارشد شهرداری و سازمانهای وابسته |
|
ابزار گردآوری اطلاعات |
پرسشنامه و مصاحبه |
|
نتایج |
محیط عمومی کلانشهرها برای استقرار مدیریت یکپارچه شهری مناسب نیست |
|
غلامرضا کاظمیان، سیده زهره میرعابدینی (1390) |
هدف |
شناسایی عوامل مؤثر بر یکپارچگی مدیریت شهری در سطح سیاستگذاری و تصمیمگیری |
نمونه آماری |
50 نفر از مدیران و کارشناسان نهاد مدیریت شهری تهران (شامل شهرداری و شورای شهر تهران) و برخی نهادهای دولتی/ حکومتی (شامل وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی و مجلس شورای اسلامی) |
|
ابزار گردآوری اطلاعات |
پرسشنامه |
|
نتایج |
در صورت اصلاح نظام و روابط قدرت میان بازیگران عرصه شهری، امکان یکپارچگی فرایند سیاستگذاری در مدیریت شهر تهران فراهم میشود. |
|
مهدی شهامی (1390) |
هدف |
شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی مدیران شهرداری تهران مبتنی بر شاخصهای مدیریت یکپارچهی شهری |
نمونه آماری |
153 نفر مدیران میانی و عملیاتی مناطق 6 و 17 شهرداری تهران |
|
ابزار گردآوری اطلاعات |
پرسشنامه محققساخته، آزمون t یک نمونهای و آزمون فریدمن |
|
نتایج |
شناسایی و اولویتبندی عوامل اثرگذار و ارائه پیشنهادات و راهکارهایی جهت ارتقای روند کیفی مدیریت یکپارچهی شهری. |
|
ابزار گردآوری اطلاعات |
پرسشنامه محققساخته، آزمون کروسکال والیس |
|
محمدمهدی عزیزی، محمد ابویی |
هدف |
شناسایی و رتبهبندی کنشگران و ابزارهای مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر تهران |
نمونه آماری |
100 نفر از مدیران و متخصصان مدیریت شهری، شامل اساتید دانشگاه و مدیران ارشد ساختار مدیریت شهرى تهران (شورای شهر، شهرداری) |
تحقیقات انجامشده در کشورهای دیگر ازجمله: مطالعه انجامشده درباره شهر نیویورک، مقالهای با عنوان "نیویورک: مدیریت شهرستان توریستی" توسط میتن[18] (1997) تدوینشده است. در این مقاله تعارضات اجتنابناپذیر بهعنوان یک مکان اجتماعی گردشگر پذیر از سویی و مکان زندگی و کار مردم از سوی دیگر و تأثیرات آن بر مدیریت شهری بررسی و سپس رهنمودهایی برای تدوین خطمشیهای مناسب در برنامه توسعه گردشگری با نگاه به حقوق شهروندان ارائهشده است.
در مقالهای با عنوان "مدیریت شهری در کشورهای درحالتوسعه"، توسط رونالد مکگیل[19] (1998)، ضمن تبیین تعریفهای مختلف از فرآیند مدیریت شهری، بر ملاحظات توسعه شهرها در ابعاد راهبردی و عملیاتی تأکید شده است. در این پژوهش، به نقش برنامهریزی، فرآیند تأمین زیرساختها، بازیگران اصل برنامهریزی و مدیریت شهری برای شناسایی مدل آرمانی مدیریت شهری توجه شده است. در این پژوهش، محقق مدیریت شهری را باهدف دوگانهای معرفی کرده که هدف اول، برنامهریزی، ایجاد زیرساختها و ارائه و ارتقای خدمات شهری و هدف دوم تعریف و تجزیهوتحلیل مدیریت شهر است که آیا وی میتواند به لحاظ سازمانی و مالی به ایفای نقش و وظیفه خود بپردازد.
روتمنز و آسلت[20] (2000)، در مقالهای با عنوان "سیاستها و نوآوریها در کشورهای درحالتوسعه"، اهمیت پیچیدگی مدیریت شهری و سازمان ارائهکننده خدمات را موردتوجه و تأکید قرار دادهاند. به عقیده آنها، مدیریت گروههای پیچیده نظیر شهرها نیازمند استفاده از ابزارهای برنامهریزی پیشرفته و نوآورانهای است که بتواند شرایط موجود شهرها را بهدرستی بررسی و توسعههای موردنیاز آینده را پیشبینی کند. علاوه بر آن، مدیریت شهری، نیازمند یک فرآیند مشارکتی ساختاریافته و موردحمایت اجتماعی است که سودمندان در ترسیم چشمانداز درازمدت شهر بهگونهای فعال و مطلوب نقشآفرین باشند.
در مقالهای با عنوان "تجزیهوتحلیل تجربی از مدیریت شهری و خدمات عمومی در شهرهای چینی" توسط ینگ و همکاران[21] (2005)، به بررسی نمونهوار مدیریت شهری در برخی شهرهای کشور چین پرداختهاند. مطالعه تطبیقی پژوهشگران نشان داده است که در حال حاضر الگوهای متفاوت مدیریت شهری در این کشور وجود دارد. محققان در بررسیهای خود برخی عوامل اساسی تأثیرگذار بر این شرایط را که منجر به شکلگیری الگوهای مختلف مدیریت شهری شده است شناسایی کردهاند.
مدیریت شهرى تلاشى است براى هماهنگ و یکپارچه کردن اقدامات دولتى و خصوصى جهت چیره شدن بر مسائلى که ساکنان شهرها با آن مواجه هستند و ایجاد شهرهاى رقابتىتر، عادلانهتر و پایدارتر. مدیریت شهرى مدرن عبارت است از فرآیند ایجاد، اجرا، هماهنگى و ارزیابى استراتژىهاى یکپارچه به کمک مقامات شهرى با در نظر گرفتن اهداف عملیاتى بخش خصوصى و منافع شهروندان، در چارچوب سیاستى که در سطوح بالاتر حکومت براى تحقق قابلیت توسعه اقتصادى پایدار تدوین شود (برک پور و اسدى، 1388). مدیریت شهرى یکپارچه و هماهنگ به مرکزیت شهردارى و نهادهاى ذیربط (اعم از دولتى و عمومى) تحت نظارت و سیاستگذاری محلى شوراى شهر، الگوى عمومى موردنظر در تدوین وظایف شهردارىها است. بدون این وحدت و هماهنگى بین سازمانى، کارایی و اثربخشى مجموعه اقدامات و منابع صرف شده براى اداره امور شهر و توسعه آن بهشدت مورد سؤال و تشکیک است. در همین چارچوب، جامعیت فضایى و عملکردى شهردارى و مدیریت شهرى در هدایت و کنترل تمام فضاى شهر و همه ابعاد حیات شهرى ضرورتى اصولى است (کاظمیان و سعیدی رضوانی، 1383).
ترنر و بارت[22]، مؤلفههای اصلی مدیریت یکپارچه شهری را موارد زیر دانستهاند:
استورات[24] (2005)، در تعریف مدیریت شهری میگوید: برای دستیابی به کارایی، برابری، مشارکت، پاسخگویی مدیران و امنیت شهر در فرایندهای مدیریت یک شهر، حکمروایی شایسته پیشنهاد مناسبی است. مدیریت شهری یکپارچه، راهحلی تمرکززدایانه و مبتنی بر قدرت چندجانبه و یکپارچهشده عناصر متکثر مدیریت شهری منطبق بر الگوی حکمروایی شهری است (کاظمیان، 1392).
گروه تحقیق موسسه بینالمللی علوم اداری، مواردی همچون مشروعیت، مسئولیت و کارآمدی را بهعنوان معیارهای نمونه برای ارزیابی یکپارچگی برشمرده است (سیرینویس[25]، 1996). در تعریف بانک جهانی، یکپارچگی خوب با سیاستگذاری قابل پیشبینی، آشکار و روشنبین، قانونمندی، فرآیند شفاف در جامعه مدنی مشارکتکننده در امور عمومی تجلی مییابد (همان، 1996).
بدین ترتیب در تعاریف گوناگون از یکپارچگی، مواردی همچون مسئولیت، پاسخگویی، مشروعیت، مشارکت، نمایندگی و نظایر آن بهعنوان معیارها و ویژگیهای یکپارچگی شهری برشمرده شده است. این معیارها و ویژگیها بهطور جامع و روشن در سه سند مختلف و با تفاوتهایی جزئی نسبت به هم تدوین و تعریفشدهاند. در سند نخست که آموختههای حاصل از انجام اقدامات نمونه[26] در کشورهای آسیایی است و سند دوم که راههای پیشرو در مدیریت یکپارچه شهری را بیان کرده معیارهای یکپارچگی به شرح زیر بیانشده است (متا[27]، 1998).
سازمان ملل در چارچوب فعالیتهای خود بهمنظور استقرار مدیریت یکپارچه شهری در شهرهای جهان و در قالب برنامه ابتکار عمل حکمروایی شهری[36]، در بیانیهای که میتوان آن را منشور مدیریت یکپارچه شهری نامید اصول 9گانه زیر را بهعنوان معیار و ویژگیهای حکمروایی خوب برشمرده است (یو ان دی پی[37]، 2000).
قلمرو مکانی این پژوهش، مهمترین دستگاههای اجرایی متولی امور شهری در سطح محلی شامل: شهرداری، استانداری و ادارات گاز، برق منطقهای، آب و فاضلاب و مخابرات در شهر اصفهان است. دادههای جمعآوریشده این پژوهش مربوط به دوره زمانی اسفندماه 1392 تا بهمنماه 1393 است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بوده و در پی آن است که تصویری مبتنی بر واقعیت از چگونگی وضعیت موجود ترسیم کند. بدین منظور، پرسشنامهای طراحی و در اختیار مدیران ارشد، مسئولین واحدها و کارشناسان ارشد شهرداری و سازمانهای وابسته آن قرار گرفت و در جلسات متعدد مصاحبه تکمیل گردید برای تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه از آزمون اعتبار سازه جهت سنجش اعتبار پرسشنامه و از آزمون میانگینگیری امتیاز ابعاد و میانگین یک نمونه آماری T[46]، برای بررسی وضعیت میانگین یک جامعه و آزمون فریدمن[47]، برای رتبهبندی عوامل مؤثر در پیادهسازی مدیریت یکپارچه شهری، استفاده میشود.
با توجه به تعاریف مختلف از مدیریت یکپارچه شهری و همچنین بررسی مطالعات پیشین حول موضوع مذکور، کلیه ابعاد و شاخصهایی که از تعاریف مدیریت یکپارچه شهری گرفته آورده شده که از بین آنها پراهمیتترین آن انتخابشده است.
با عنایت به آنچه ذکر شد میتوان گفت که تعریف استاندارد و واحدی از مدیریت یکپارچه شهری وجود ندارد که بتوان آن را بر سایر تعاریف ارجح دانست. الگوهای مختلف عوامل مختلفی را مورد تأکید قرار میدهد و هرکدام در چارچوب اهداف تعاریف خاص خود را ارائه میکند. همچنین الگوهای مختلف مدیریت یکپارچه شهری ازنظر هدف، راهبردها و نتایج مشابه نیستند و در حقیقت میتوان گفت که درست بودن هر الگویی را میبایست با توجه به هدف فرد استفادهکننده آن مورد تحلیل قرارداد.
برای تعیین چارچوب مفهومی با عنایت به مجموع نظرات مطرحشده در بخش مبانی نظری و تحقیقات مربوطه حدود 200 شاخص کلی و جزئی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، استخراج گردید سپس حدود 37 شاخص که به اصل موضوع مرتبط میشد، انتخاب و در خصوص آنها با خبرگان مصاحبهی اولیهای صورت پذیرفت. بر اساس نتایج این مصاحبه، تعدادی شاخص به این مدل اضافه و بخشی نیز حذف گردید و مجموع تعداد شاخصهای مدل حاصله، در این مرحله به 43 شاخص رسید. بر اساس نظرات حاصله از نظرسنجی خبرگان، جدول (2)، ابعاد و شاخصهای جامع برای مدیریت یکپارچه شهری آورده شده است.
جدول (2). مؤلفهها و شاخصهای مدیریت یکپارچه شهری
مؤلفهها |
شاخصها |
هماهنگی |
وجود هماهنگی میان مراکز اخذ تصمیمهای کلیدی و اساسی سازمان |
وجود هماهنگی میان مراکزی که اقدام به تصویب برنامهها میکنند |
|
وجود هماهنگی میان اقدامات و فعالیتهای اجرایی مشترک میان سازمانهای متولی امور شهری |
|
وجود هماهنگی میان سازمانهای متولی امور شهری |
|
حکمرانی خوب |
میزان کیفیت نظام پیشنهادهای کارکنان سازمان |
میزان کیفیت نظام پیشنهادهای شهروندان |
|
وجود جلساتی برای تبادل دانش و تجربیات |
|
در دسترس قرار دادن اهداف، طرحها و صورتهای مالی سازمان برای شهروندان |
|
ارائه اطلاعات عملکردی، بهموقع، عینی و بهطور شفاف |
|
تدوین بیانیهای رسمی از سوی سازمان برای تشریح انواع تصمیماتی که از سوی مدیر اجرایی و کارگزاران اتخاذشده برای کاربران و همچنین ذینفعان سازمان |
|
مشارکت شهروندان، در طراحی پروژهها، برنامهها و اقدامات |
|
گزارش عملکرد سازمان به شهروندان |
|
گزارش عملکرد سازمان به نهادهای ذیصلاح |
|
گزارش عملکرد سازمان به سرمایهگذاران غیردولتی و تشکلهای کاری |
|
وجود سازوکارهای پاسخگویی برای شهروندان |
|
مسئولیتپذیری سازمان در قبال ذینفعان خود |
|
میزان اهمیت سازمان به اجرای قوانین و مقررات در تصمیمگیریها و اجرای امور |
|
در اختیار قرار دان تمامی امکانات به کارکنان، جهت توانمندی در برخورد با مشکلات |
|
همپایانی |
وجود اهداف بلندمدت مشترک میان سازمانهای متولی امور شهری |
وجود اهداف بلندمدت همراستا میان سازمانهای متولی امور شهری |
|
وجود مجموعه اقدامات و فعالیتهایی اجرایی در راستای چشمانداز سازمان |
|
وحدت فرماندهی |
وجود یک کانون رهبری فرا سازمانی برای سامان دادن به پراکندگی مدیریت امور شهری |
وجود یک مرکز برنامهریزی و تصمیمگیری فرا سازمانی برای این سازمان و سایر سازمانهای متولی امور شهری |
|
وجود مرکزی برای مطالعه و طراحی قبل از برنامههای اجرایی و عملیات |
|
انسجام |
وجود همبستگی سازمانی بین مدیران سازمانهای متولی امور شهری، در رابطه با اقدامات اجرایی |
وجود همبستگی بین مدیران و کارکنان این سازمان |
|
وجود همبستگی بین این سازمان و سایر سازمانهای متولی امور شهری |
|
متعهد بودن کارکنان نسبت به امور اجرایی مربوط به شهر |
|
بسترسازی |
وجود قانونی و حقوقی زیرساختهای |
وجود زیرساختهای مناسب ارتباطی (پهنای باند، اینترنت، اینترانت، تلفن و...) |
|
مناسب بودن وضعیت زیرساخت اطلاعاتی (GIS, MIS, RIS, …) |
|
در اختیار قرار دان تمامی امکانات به کارکنان، جهت توانمندی در برخورد با مشکلات |
|
تعامل |
وجود تعامل بین این سازمان با سایر سازمانهای متولی امور شهری |
ایجاد شرایطی برای ایجاد تعامل مؤثر با شهروندان |
|
ساختار تشکیلاتی |
وجود تنوع شغلی و کاری در سازمان |
مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای سازمانی |
|
اخذ تصمیمهای مهم در سازمان با استفاده از فرایند بحث عمومی |
|
مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای سازمانی |
|
وجود خطوط گزارش دهی و روابط رئیس و مرئوس واضح و روشن |
|
وجود روشهای انجام کار از پیش تعریف و تعیینشده |
|
نظارت دقیق در خصوص رعایت آییننامهها و بخشنامهها |
|
دیدگاه سیستمی |
وجود دیدگاه کلنگرانه در مواجهه با مسائل پیچیده شهری در سازمان |
وجود دیدگاه مشترکی میان اقدامات کاری سازمانهای متولی امور شهری |
|
نزدیکی دیدگاهها و اهداف سازمانهای متولی امور شهری |
|
همراستایی اهداف بلندمدت سازمانهای متولی امور شهری |
بر پایه مدل مفهومی فرضیههای پژوهش عبارتاند از:
1. بین دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری همپایانی وجود دارد.
2. بین دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری هماهنگی وجود دارد.
3. بین دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، تعامل وجود دارد.
4. بین دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، وحدت فرماندهی وجود دارد.
5. در دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، ساختار تشکیلاتی وجود دارد.
6. در دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، انسجام وجود دارد.
7. در دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، بسترسازی شده است.
8. در دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، دیدگاه سیستمی وجود دارد.
9. در دستگاههای اجرایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، حکمرانی خوب وجود دارد.
از همین رو پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به سؤالات اصلی زیر است:
1. وضعیت موجود عوامل مؤثر مدیریت یکپارچه شهری در شهر اصفهان چگونه است؟
2. رتبهبندی عوامل مؤثر در پیادهسازی مدیریت یکپارچه شهری چگونه است؟
3. چه راهکارهایی برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری وجود دارد؟
جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه سازمانها و نهادهایی است که بر رویه اجرایی امور شهری تأثیرگذارند که البته به لحاظ نوع و میزان اثرگذاری باهم یکسان نیستند. اهم این سازمانها عبارتاند از: شرکت آب و فاضلاب، شرکت برق، شرکت مخابرات، شرکت گاز، شهرداری و استانداری که در مدیریت امور شهری نقش دارند. نمونه موردنظر از بین مدیران و معاونان این شرکتها و سازمانها که با مبحث روابط بین سازمانی و مدیریت یکپارچه شهری آشنایی داشتهاند، انتخابشده است. در این پژوهش از کل جامعه سرشماری بهعملآمده است. طبق جدول (3)، از بین 280 پرسشنامهای که در جامعه تحقیق توزیع شد، تنها 200 پاسخ دریافت شد.
جدول (3). تعداد مدیران و کارشناسان هر یک از دستگاههای اجرایی شهری اصفهان
نام دستگاه |
تعداد مدیران و کارشناسان |
تعداد پرسشنامه تکمیلشده |
شهرداری |
100 |
70 |
استانداری |
30 |
15 |
شرکت گاز |
40 |
30 |
شرکت آب و فاضلاب |
30 |
25 |
شرکت برق منطقهای استان |
60 |
50 |
شرکت مخابرات |
20 |
10 |
مجموع |
280 |
200 |
بر اساس مدل مفهومی و شاخصهای تعیینشده، از پرسشنامهای با سؤالات بسته و باز بهعنوان ابزار اصلی جمعآوری دادهها استفادهشده است. جهت اطمینان از برازندگی ابزار گردآوری دادهها، روایی و پایایی پرسشنامه سنجیده شد. مقصود از روایی آن است که آیا ابزار اندازهگیری میتواند خصیصه و ویژگی موردنظر را که ابزاری برای سنجش آن طراحیشده اندازهگیری کند یا خیر؟ (خاکی، 1382). بهمنظور اطمینان بیشتر از روایی ابزار سنجش، روایی صوری یا محتوایی، پرسشنامه پژوهش توسط گروهی از استادان و متخصصان رشته بررسی و پس از انجام اصلاحات لازم و تأمین نظرهای آنان به تأیید رسیده است. مقصود از پایایی آن است که چنانچه ابزار اندازهگیری در یکفاصله زمانی کوتاه و چندین بار و به گروه واحدی از افراد داده شود نتایج حاصله نزدیک به هم باشد. برای اندازهگیری پایایی از ضریب پایایی استفادهشده است و اندازه آن معمولاً بین صفرتا یک تغییر میکند. ضریب پایایی صفر معرف عدم پایایی و ضریب یک معرف پایایی کامل است (همان، 1382). در این پژوهش، ابتدا یک نمونه اولیه شامل 30 پرسشنامه پیشآزمون و سپس با استفاده از دادههای بهدستآمده از این پرسشنامهها و به کمک نرمافزار آماری spss میزان اعتبار با روش آلفای کرونباخ برای هر یک از متغیرها و همچنین کل سؤالات محاسبه شد. جدول (4)، ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف مدل تحلیلی را نشان میدهد.
با توجه به اینکه پایایی بالای 6/0 قابلقبول و بالای 7/0 مناسب است، مقادیر جدول (4)، نشان میدهد که پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار میگیرد. البته در مورد ابعاد انسجام و بسترسازی و تعامل، پایایی کمتر از 6/0 است که یکی از دلایل این امر تعداد کم سؤالات در این ابعاد است. لذا با اطمینان میتوان گفت که گویههای پژوهش سازههای موردنظر را بهدرستی میسنجد.
جدول(4). آلفای کرونباخ برای هر یک از ابعاد پژوهش و برای کل پرسشنامه
پایایی کل پرسشنامه |
پایایی به تفکیک ابعاد مختلف |
|||
تعداد سؤالات |
مقدار آلفا |
نام مؤلفه |
تعداد سؤالات |
مقدار آلفا |
43 |
838/0 |
همپایانی |
4 |
701/0 |
هماهنگی |
4 |
847/0 |
||
حکمرانی خوب |
13 |
790/0 |
||
تعامل |
2 |
515/0 |
||
ساختار تشکیلاتی |
6 |
712/0 |
||
وحدت فرماندهی |
3 |
852/0 |
||
انسجام |
4 |
695/0 |
||
بسترسازی |
4 |
661/0 |
||
دیدگاه سیستمی |
3 |
756/0 |
ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخدهندگان که شامل: میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه کاری و نوع مسئولیت میباشد، توصیفشده است.
نتایج حاصل از تحلیل دادههای جمعیتشناختی حاکی آن است که 48% پاسخدهندگان میزان مدرک کارشناسی و %5/42 کارشناسی ارشد دارند؛ رشته تحصیلی %5/68 از پاسخدهندگان، فنی و %5/38سابقه کاری بین 11 تا 20 سال و %5/25 سابقه کاری بین 21 تا 30 سال دارند و نوع مسئولیت %5/69 از پاسخدهندگان از نوع ستادی است. با توجه به نتیجه بهدستآمده چون اکثر پاسخدهندگان دارای تحصیلات بالا از نوع فنی میباشند و چون هم سؤالات پرسشنامه نیاز به افراد آگاه به روابط برونسازمانی دارد و هم آشنا به اقدامات و فعالیتهای اجرایی، ازآنجاییکه پاسخدهندگان در
رأس سلسلهمراتب سازمان میباشند، نتایج حاصله به واقعیت خیلی نزدیک است.
3-1- اعتبار سازه پرسشنامه
اعتبار سازه یک ابزار اندازهگیری نمایانگر آن است که ابزار اندازهگیری تا چه اندازه یک سازه یاخصیصهای را که مبنای نظری دارد میسنجد. برای بررسی اعتبار سازه پرسشنامه بارهای عاملی محاسبه شد. بارهای عاملی گویههای پرسشنامه در جدول (5)، نشان دادهشده است. طبق فارنل و لرکر[48] (1981) و هیر[49] و همکاران (2009) بارهای عاملی که حداقل برابر با 5/0 باشند، اعتبار را نشان میدهند.
مطابق جدول (5)، بار عاملی تمامی گویهها از 5/0 بالاتر است که نشان میدهد ابزار اندازهگیری، سازه یا خصیصهای موردنظر را میسنجد. جز گویه 12 که مقدار آن 499/0 و نزدیک به عدد 5/0 میباشد و بهطورکلی نشاندهنده اعتبار بسیار بالای ابزار اندازهگیری است.
جدول (5). بارهای عاملی گویههای تحقیق برای بررسی اعتبار سازه
بار عاملی |
گویه |
متغیر |
|
بار عاملی |
گویه |
متغیر |
708/0 |
گویه 1 |
تعامل |
|
711/0 |
گویه 1 |
همپایانی |
815/0 |
گویه 2 |
|
794/0 |
گویه 2 |
||
668/0 |
گویه 1 |
ساختار تشکیلاتی |
|
655/0 |
گویه 3 |
|
640/0 |
گویه 2 |
|
553/0 |
گویه 4 |
||
722/0 |
گویه 3 |
|
664/0 |
گویه 1 |
هماهنگی |
|
833/0 |
گویه 4 |
|
815/0 |
گویه 2 |
||
865/0 |
گویه 5 |
|
692/0 |
گویه 3 |
||
837/0 |
گویه 6 |
|
595/0 |
گویه 4 |
||
768/0 |
گویه 1 |
وحدت فرماندهی |
|
742/0 |
گویه 1 |
حمکرانی خوب |
769/0 |
گویه 2 |
|
687/0 |
گویه 2 |
||
734/0 |
گویه 3 |
|
790/0 |
گویه 3 |
||
824/0 |
گویه 1 |
انسجام |
|
735/0 |
گویه 4 |
|
823/0 |
گویه 2 |
|
759/0 |
گویه 5 |
||
656/0 |
گویه 3 |
|
728/0 |
گویه 6 |
||
730/0 |
گویه 4 |
|
756/0 |
گویه 7 |
||
838/0 |
گویه 1 |
بسترسازی |
|
797/0 |
گویه 8 |
|
650/0 |
گویه 2 |
|
721/0 |
گویه 9 |
||
742/0 |
گویه 3 |
|
806/0 |
گویه 10 |
||
687/0 |
گویه 4 |
|
587/0 |
گویه 11 |
||
639/0 |
گویه 1 |
دیدگاه سیستمی |
|
499/0 |
گویه 12 |
|
773/0 |
گویه 2 |
|
656/0 |
گویه 13 |
||
655/0 |
گویه 3 |
|
3-2- تحلیل فرضیهها و مؤلفههای مدیریت یکپارچه شهری
برای بررسی فرضیههای پژوهش و مدل مفهومی، میانگینگیری و آزمون تی، انجامگرفته است. میانگین بالاتر از 3، فرضیه مطروحه برای آن مؤلفه را قبول و میانگین پایینتر از 3، فرضیه را رد میکند. آزمون تی برای تعیین میزان مناسب بودن وضعیت جاری هریک از مؤلفهها از آزمون مقایسه میانگین یک جامعه استفادهشده است. بر اساس این آزمون هرگاه عدد معناداری کوچکتر از 05/0 باشد بیانکننده آن است که بین وضعیت فعلی آن متغیر و مقدار میانگین تفاوت معناداری دیده میشود اما چنانچه عدد معناداری بزرگتر از 05/0 باشد بین وضعیت جاری آن متغیر و مقدار میانگین تفاوت معناداری وجود ندارد؛ در این صورت اگر حد بالا و پایین هر دو مثبت باشند میتوان وضعیت آن متغیر را مناسب یا قابلقبول ارزیابی کرد و چنانچه حد بالا و پایین هردو منفی باشند، وضعیت متغیر نامناسب است. وضعیت مؤلفههای مدیریت یکپارچه شهری در جدول (6)، نشان دادهشده است.
جدول (6). وضعیت مؤلفههای مدیریت یکپارچه شهری
بعد |
میانگین |
حد پایین |
حد بالا |
ضریب معناداری |
رد یا پذیرش فرضیه |
همپایانی |
2.6700 |
0.4342- |
0.2783- |
0.00 |
رد |
هماهنگی |
2.6700 |
0.4231- |
2.369- |
0.000 |
رد |
حکمرانی خوب |
2.8369 |
0.2201- |
0.1061- |
0.000 |
رد |
تعامل |
2.9150 |
0.1982- |
0.0282 |
0.140 |
پذیرش |
ساختار تشکیلاتی |
3.3100 |
0.2401 |
0.3799 |
0.000 |
پذیرش |
وحدت فرماندهی |
1.9950 |
1.1043- |
0.9057- |
0.000 |
رد |
انسجام |
2.6250 |
0.4742- |
0.2758- |
0.000 |
رد |
بسترسازی |
3.0425 |
0.0394- |
0.1244 |
0.307 |
پذیرش |
دیدگاه سیستمی |
2.714 |
0.3487- |
0.1679- |
0.000 |
رد |
همانگونه که در جدول (6)، مشاهده میشود، فرضیه اول، دوم، سوم، ششم، هفتم و نهم تحقیق رد و فرضیههای چهارم، پنجم و هشتم تحقیق مورد تأیید قرارگرفته است و برای مؤلفههای همپایانی، هماهنگی، حکمرانی خوب، وحدت فرماندهی، انسجام و دیدگاه سیستمی، حد بالا و پایین منفی است و ضریب معناداری کوچکتر از 05/0 است، بنابراین فرضیههای این مؤلفهها در وضعیت نامناسبی قرار دارند و از حد متوسط پایینتر هستند؛ پس فرضیههای این مؤلفهها در سطح اطمینان 99 درصد رد میشود. مؤلفه ساختار تشکیلاتی، با توجه به اینکه حد بالا و حد پایین مثبت است فرضیه این مؤلفه در وضعیت مناسبی قرار دارد ولی به دلیل اینکه سطح معناداری کوچکتر از 05/0 است، لذا بین وضعیت فعلی ساختار تشکیلاتی و مقدار میانگین تفاوت معناداری دیده میشود؛ مؤلفههای تعامل و بسترسازی، حد بالا، مثبت و حد پایین، منفی است، اما به دلیل اینکه سطح معناداری بالاتر از 05/0 است، میتوان نتیجه گرفت این دو فرضیه در حد متوسطی قرار دارد و با توجه به اینکه میانگین این دو مؤلفه نزدیک به 3 است، لذا فرض چهارم و هشتم را نمیتوان مردود دانست.
بهمنظور رتبهبندی و مشخص کردن اهمیت عوامل مؤثر در پیادهسازی مدیریت یکپارچه شهری از آزمون فریدمن استفاده میشود. به این منظور فرضیههای آماری زیر ایجاد شد:
فرضیه صفر: رتبه ابعاد مدیریت یکپارچه شهری، یکسان است.
فرضیه یک: رتبه اولویت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری، یکسان نیست.
نتایج این آزمون در جدول (7)، خلاصهشده است. با توجه به جدول (7)، ضریب معناداری کمتر از 05/0 است؛ درنتیجه در سطح اطمینان 95 درصد فرض صفر رد میشود. بنابراین، رتبه مؤلفههای مدیریت یکپارچه شهری، یکسان نیست.
جدول (7). نتایج آزمون فریدمن برای رتبهبندی عوامل مؤثر در مدیریت یکپارچه شهری
بعد |
رتبه میانگین |
درجه آزادی |
ضریب معناداری |
ساختار تشکیلاتی |
19/7 |
4 |
000/0 |
بسترسازی |
94/5 |
||
تعامل |
87/5 |
||
حکمرانی خوب |
47/5 |
||
دیدگاه سیستمی |
92/4 |
||
هماهنگی |
60/4 |
||
همپایانی |
49/4 |
||
انسجام |
43/4 |
||
وحدت فرماندهی |
11/2 |
درنتیجه، آزمون تعقیبی فریدمن بهصورت زوجی برای رتبهبندی مؤلفهها انجام گرفت. رتبهبندی طبق جدول (8)، از مؤثرترین مؤلفه مدیریت یکپارچه شهری تا کمتأثیرترین آنها انجامگرفته است.
جدول (8). رتبه اولویت ابعاد عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری
رتبه |
اول |
دوم |
سوم |
چهارم |
پنجم |
بعد |
وحدت فرماندهی |
همپایانی هماهنگی انسجام |
حکمرانی خوب تعامل تفکر سیستمی |
بسترسازی |
ساختار تشکیلاتی |
مطابق جدول (8)، مؤلفه وحدت فرماندهی مؤثرترین عامل مدیریت یکپارچه در شهر اصفهان است؛ مؤلفههای همپایانی، هماهنگی و انسجام، ازنظر اهمیت در تأثیرگذاری بر مدیریت یکپارچه شهری در رتبه دوم قرار دارند و حکمرانی خوب، تعامل و تفکر سیستمی، نیز ازنظر اهمیت در تأثیرگذاری در رتبه سوم قرار دارند و پسازآن بسترسازی و در انتها ساختار تشکیلاتی آخرین رتبه را دارد.
از منظر مدیران ارشد سازمانهای مختلف درگیر در حیطه شهر اصفهان، مهمترین عامل در دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری، وحدت فرماندهی است که در حال حاضر در شهر وجود ندارد، پسازآن مؤلفههای همپایانی، هماهنگی و انسجام با میزان اهمیت یکسان، در ادامه مؤلفههای حکمروایی خوب، تعامل و دیدگاه سیستمی است که در میان دستگاههای اجرای متولی امور شهری وجود ندارد. تنها دو مؤلفه بسترسازی و ساختار تشکیلاتی، از بین مؤلفههای مدیریت شهری از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ یعنی بستر مناسب برای پیادهسازی مدیریت یکپارچه و همچنین تعامل جهت دستیابی به مدیریت یکپارچه، بین دستگاههای اجرایی در شهر اصفهان وجود دارد. وجود مؤلفههای مؤثر در مدیریت یکپارچه در شهر نشاندهنده یکپارچگی مدیریت شهری است، لذا از یافتههای این پژوهش میتوان دریافت که مدیریت شهری در شهر اصفهان یکپارچه نیست.
چندپارگی مدیریت شهری در ایران، ساختار شهرها را نامناسب و مسائل را هرروز پیچیدهتر و بر مشکلات شهرها اضافه میکند. نیروی انتظامی، فرمانداری، آموزشوپرورش، شرکتهای آب، برق، گاز و مخابرات و دهها سازمان و نهاد دیگر اغلب بدون هماهنگی با یکدیگر به دخالت در امور شهری میپردازند. هر سازمان با توجه به امکانات و بعد کاری خود به مسائل شهری نگاه میکند و دیدی جامع وجود ندارد. همه این سازمانها ارتباط زیادی باهم ندارند و در مسائل با یکدیگر مشورت و مشارکت ندارند. شهرهای بزرگ، به دلیل ناهماهنگی دستگاههای اجرایی، با صرف انرژی و هزینههای فراوان همراه است و باعث اسراف مقدار زیادی از منابع ملی کشور میشود. برخی از کارشناسان، ضرورت مدیریت یکپارچه شهری را برطرف شدن ناهماهنگیها و رفع تداخل در وظایف سازمانهای خدمات رسان، کاهش تعدد مراکز تصمیمگیری در شهرها و درنتیجه کاهش نارضایتی مردم، جلوگیری از ضایع شدن بیتالمال و رفع مشکلاتی چون ترافیک و... میدانند.
ازآنجاکه مفهوم مدیریت یکپارچه در ادبیات مدیریت شهری، مفهومی جدید و نوپا بوده لذا تحقیقات بسیار کمی در این رابطه انجامشده که فرآیند تحقیق را با دشواری روبهرو نموده است. با توجه به هدف پژوهش، «مطالعه و بررسی مؤلفههای مدیریت یکپارچه در شهر اصفهان»، برای دستیابی به سؤالات اصلی پژوهش، میانگین نظرات مدیران، نظام مدیریت شهری در اصفهان از وضعیت مناسبی برخوردار نیست و از جهت یکپارچگی با چالشهای جدی روبهرو است. با آگاهی از وضع موجود "مدیریت یکپارچه شهری" و نامناسب بودن جایگاه مدیریت یکپارچه در شهر اصفهان، با استفاده از نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادههای کمّی و کیفی، پیشنهادها و راهکارهای ذیل برای دستیابی به سؤال اول و دوم پژوهش با توجه به میزان اهمیت مؤلفهها، الویت بندی و ارائهشده است:
1. وحدت فرماندهی اولین و مهمترین مؤلفه در دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری است. به دلیل وجود مراکز موازی و متعدد در نظام تصمیمگیری، مراکز تصمیمگیری مختلف باید ادغام گردد به صورتی که یک کانون رهبری فراسازمانی یا نهادی بهعنوان هماهنگکننده کل سازمانهای خدمات رسان شهری برای سامان دادن به پراکندگی مدیریت امور شهری که متشکل از یک مرکز برنامهریزی و تصمیمگیری فرا سازمانی و مرکزی برای مطالعه و طراحی قبل از برنامههای اجرایی و عملیات است، وجود داشته باشد.
2. عدم انسجام در سیاستگذاری مدیریت شهری چه در سطح کلان و چه در سطح عملیاتی باعث شده که اجرای طرحهای شهری با بسیاری از مشکلات روبهرو شود. برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری ایجاد انسجام از طریق همبستگی بین مدیران سازمان و مدیران و کارکنان سازمانهای متولی امور شهری و همچنین بین سازمانهای متولی امور شهری و نیز متعهد کردن تمامی کارکنان سازمان نسبت به امور اجرایی، الزامی است.
3. ایجاد همپایانی از طریق ایجاد اشتراک در اهداف بلندمدت میان متولیان امور شهری، تدوین اهداف بلندمدت همراستا میان سازمانهای متولی امور شهری، داشتن اقدامات و فعالیتهای اجرایی در راستای چشمانداز مشترک و توجه کارکنان به کسب نتایج کلی که سبب انعطافپذیری سیستم در مطابقت با شرایط زمان و مکان و تغییرات محیط امکانپذیر میشود.
4. ایجاد هماهنگی بین سازمانهای متولی امور شهری از طریق ایجاد مراکزی که تصمیمهای کلیدی و اساسی سازمان را اخذ میکنند؛ مراکزی که اقدام به تصویب برنامهها میکنند در این سازمان با سایر سازمانهای متولی امور شهری موردنیاز است.
5. ایجاد تفکر سیستمی با داشتن دیدگاه کلنگر در مواجهه با مسائل پیچیده شهری، داشتن دیدگاه مشترک میان اقدامات کاری سازمانهای متولی امور شهری و نزدیکی دیدگاهها و اهداف به یکدیگر.
6. رسیدن به حکمرانی شایسته از طریق ایجاد نظام پیشنهادها و نظام مشورتی با کارکنان و شهروندان، افزایش شفافیت، مشارکت، پاسخگویی، مسئولیتپذیری، قانونمندی یا قانونمداری با حذف قوانین و مقررات قدیمی، متناقض و متعدد در نظام شهری؛ یکپارچگی و انسجام در قوانین جاری، حضور و مشارکت واقعی و همهجانبه مردم و شهروندان در سرنوشت شهر و فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری نظام شهری.
[2]. Mumford
[3]. Wood
[4]. Loannes and et al
[5]. Selznick
[6]. March and Simon
[7].Chandler
[8]. Lawrence and lorsch
[9]. Thompson
[10]. Katz and Kahn
[11]. Benson and Williamson
[12]. Suomi
[13]. Wandon
[14]. Nulden
[15]. Gazendam
[16].Van de Ven, Deibecq
[17]. Newman and Turnali
[18]. Meethen
[20]. Rotmans and Asslt
[21]. Ying and et al
[22].Turner and Barr
[23]. Rusmarsidik
[24]. Stewart
[25]. Srinivas
[26]. Best Practices
[27]. Meta
[28]. Accountability
[29]. Responsiveness
[30]. Management Innovation
[31]. Public-Private Partnership
[32]. Intraction Local Government Citizen.
[33]. Decentralized Managment
[34]. Networking
[35]. Development Human Resource
[36]. The Urban Governance Initiative
[37]. UNDP
[38]. Participation
[39]. Rule of Low
[40]. Transparency
[41]. Responsiveness
[42]. Orientation Consensus
[43]. Equity
[44]. Effectiveness & Efficiency
[45]. Strategic Vision
[46]. One-Sample T-Test
[47]. Friedman Test
[48]. Fornell & Larcker
[49]. Hair